مصاحبهکننده: خبرنگار ایتالیایی روزنامه لوتاکونتینوا
سوال: [در غرب بین طرفداران و پشتیبانان مبارزات مردم ایران در ماههای اخیر سوالهای زیادی طرح شده است. خیلی از این سوالها به خاطر کمبود شناخت تاریخ و رشد عقاید گذشته دور و اخیر شماست. برای من هم بیشتر و در نتیجه فعالیت بیشتر در پشتیبانی از انقلاب اسلامی شما، جواب به این سوالات میتواند مفید واقع شود. تصور میکنم که آنچه امروز در حیات یک جنبش تودهای در ایران اتفاق میافتد ریشههایش در یک نوع رنسانس- تجدید حیات- شیعه یافت میشود. ممکن است شرح دهید که چه فعالیتها و بحثها و مبارزاتی در سی سال اخیر فعالیت شما را تشکیل داده است؟]
جواب: یکی از خصلتهای ذاتی تشیع، از آغاز تا کنون، مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم میخورد؛ هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. در صد سال [اخیر] حوادثی اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تاثیری داشته است: انقلاب مشروطیت، «1» جنبش تنباکو «2» و ... قابل اهمیت فراوان است. تاسیس حوزه علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم «3» و تاثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبی در داخل مراکز دانشگاهی و قیام سال 41- 42 ملت ایران به رهبری علمای اسلامی که تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستند که اسلام شیعی را در سطح جهان مطرح میکند.
- [این فعالیتها و بحثها، این مدرن شدن- انطباق با زمان- شیعه از چه راههایی رشد کرد؟ آیا یک کار محدود به روحانیت شیعه بوده است یا در راههای دیگری هم رشد کرده است؟ و مدارس اسلامی (حوزههای علمی) در این رشد چه نقشی داشتند؟]
- اساساً اسلام- که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست- نه تنها جلو رشد علمی و فکری بشر را نمیگیرد بلکه خود زمینههای این حرکت را آماده تر میکند و به این حرکت جهت انسانی و الهی میدهد. و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام، محققین تاریخ را خیره ساخته است. بله، چیزی که باید اضافه کنم این است که فساد اخلاق و انسان مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذتجویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیع با آنها مخالف است نه با مدرنیزه کردن کشور. در مورد کار روحانیت باید بگویم که مطالعه و تحقیق در بحثهای اسلامی و شناختن فقه شیعه، به علت گسترش زمینههای آن، به صورت تخصصی درآمده است که قهراً ایجاب میکند که همیشه عدهای از مردم خود را برای درک و سپس ابلاغ این مسائل آماده کنند. و کسانی که این مسئولیت را به عهده گرفتهاند روحانیون هستند که بر اساس دریافتهای اسلامی خود همیشه در حرکتهای اجتماعی و مبارزات سیاسی در سطح پیشتاز بودهاند.
[ممکن است معنی و مفهوم «حزب الله» را برای ما تشریح کنید؟]
- هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این حزب و خطمشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران- در هر سِنی که هستند- از زن و مرد که با شعارهای اسلامی مبارزه میکنند جزء حزب الله هستند.
[ممکن است معنی دقیق «امام» را تشریح کنید؟ در معنی کلی آن و در موقعیت خود شما لقب «امام» که در تظاهرات میلیونها ایرانی در ماه محرّم به شما داده شده چیست؟ رابطه امام با حزب الله چیست؟]
- امام به معنی پیشوا و کسی که جمعی را در جهتی هدایت و رهبری میکند. و امام بیانکننده خط مشی شیعه و حزب الله و رهبریکننده این تشکیلات بزرگ فراگیر است که تمامی وظایف آنان را از قرآن و سنت پیامبر اسلام در زمانهای مختلف و شرایط مختلف اجتهاد و استنباط میکند و به آنان ابلاغ مینماید.
[حکومت مدرن چگونه میتواند در یک جامعه اسلامی وجود داشته باشد؟]
- اسلامی که بیشترین تاکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همه خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت میکند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربههای اوست سازگار نباشد؟!.
[با در نظر گرفتن اینکه هر حکومتی در خود حد اکثر تمرکز قدرت را جمع میکند، چگونه حکومت اسلامی میتواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمرکز نیابد و رابطه مسلط و زیر سلطه برقرار نشود؟]
- اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز چنین رابطهای، یعنی رابطه مسلط و زیر سلطه، به وجود نمیآید. اساساً حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همه مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد. حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد، وسیله فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند. هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانعکننده بدهد و در غیر این صورت، اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد- خود به خود- از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل میکند.
[در جامعه اسلامی چه ارگانیسمهای اجتماعی مردمی باید تصمیمگیری سیاسی و برابری بین افراد را تضمین کند و از برقراری روابط مسلط و زیر سلطه ما بین مردم جلوگیری نماید، و همچنین کسانی را که
در دستگاه حکومتی تصمیمگیری میکنند کنترل نماید؟ تجربه تاریخ به ما میآموزد که قدرت مردم که توسط پارلمان اعمال میشود- حتی اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد- خیلی محدود است و رو به کم شدن مینهد]
- در دنیای امروز، که گفته میشود دنیای صنعت است، رهبران فکری میخواهند جامعه بشری را نظیر یک کارخانه بزرگ صنعتی اداره کنند؛ در حالی که جامعهها از انسانها تشکیل شده است که دارای بُعد معنوی و روح عرفانی است. و اسلام در کنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غیره به تربیت انسان بر اساس ایمان به خدا تکیه میکند و در هدایت جامعه از این بُعد بیشتر برای هدایت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل میکند. اگر ایمان به خدا و عمل برای خدا در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و سایر شئون زندگی بشر وارد شود پیچیده ترین مشکلات امروزی جهان به آسانی حل میشود. امروز دنیا، هم در این بن بست گرفتار شده است و هم نمیخواهد به نوع هدایت انبیا تسلیم شود. ولی سرانجام چارهای جز تسلیم ندارد.
[از چه راههایی فکر میکنید که بشود تمرکز قدرت اقتصادی را از بین برد؛ نه فقط بین فقرا و ثروتمندان بلکه حتی بین تیپهای مختلف فرایند تولیدی (کارگر و کارفرما)؟]
- جامعه بدون خدا و بدون ایمان و عمل برای خدا آن چنان با مشکل رابطه کارگر و کارفرما گرفتار شده است که وقتی هم میخواهد این مشکل را حل کند مشکلی بزرگتر ایجاد میکند که در حل آن، خود را در بن بست میبیند! ولی در جامعه اسلامی که همه چیز بر اساس و معیار اسلام و ایمان سنجیده و عمل میشود، هرگز مشکلی پیش نخواهد آمد.
[فکر میکنید که بعد از سرنگونی رژیم پهلوی بشود بلافاصله حکومت اسلامی برقرار کرد یا احتیاج به یک حکومت موقت برای رسیدن به حکومت اسلامی باشد؟]
- بدیهی است هر اندازه ملت و حکومت طبق موازین اسلامی و برای خدا عمل کنند تدریجاً نقایص خود را بیشتر برطرف میکنند و دائماً در تعالی و ترقی بیشتری قرار خواهند گرفت و در مجموعْ جامعه به ارزشهای خدایی بیشتر نزدیک میشوند و این سیر، نهایت ندارد.
- [به عنوان یک مثال مشخص، برای از بین بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفاده متفاوت از این ماده اولیه، یک حکومت اسلامی چه اصولی را باید به کار گیرد؟]
- ایران امکانات و ظرفیتهای مختلف و فراوانی برای رشد اقتصادی دارد که اگر نفت هم نباشد بتواند در رشد خود و از بین بردن فقر پیروز شود. از قبیل معادن مختلف که در صنایع اهمیت زیادی دارد و همچنین امکانات کشاورزی و دامداری و مهمتر از همه، وجود استعدادهای سرشار و خلاق انسانی. و نفت را در ضمن اینکه به هر کس که مشتری باشد و با رعایت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد میفروشیم، سعی هم خواهیم کرد که از خود نفت در صنایع مختلف استفاده کنیم.
پاریس، نوفل لوشاتو
ویژگیهای حکومت اسلامی و رابطه مردم و رهبری
جلد ۵ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۰۷ تا صفحه ۴۱۱
«۱»- به رهبری روحانیون عالیقدری چون آقایان: بهبهانی و طباطبایی در ۱۳۲۴ ه. ق.«۲»- جنبشی همه جانبه در دفع و ردع امتیازات خارجی در دوران ناصر الدین شاه، به رهبری مرجع کبیر تقلید آقای میرزا حسن شیرازی.«۳»- به دست مرجع مدبر تقلید، آقای عبد الکریم حائری یزدی، در سال ۱۳۴۰ ه. ق.
امام خمینی (ره)؛ 19 دی 1357