اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
توطئه استعمار، تفرقه بین اقشار ملتمن از جهتی باید اظهار تاسف بکنم، و از جهتی باید اظهار شادمانی. آنکه موجب اظهار تاسف است این است که طبقات ملت ایران به واسطه فعالیتهای اجانب همچو از هم دور شدند که ما در تمام عمر مواجه با این وجوه کریمه نشدیم؛ و هر کدام- هر صنفی- در یک طرف واقع شدند: دانشگاهی در یک طرف بود، روحانی در یک طرف بود، قضات دادگستری در یک طرف بودند، علمای روحانی در یک طرف بودند، و وکلای دادگستری همین طور. و این دستی بود که از اجانب در این مملکت فعالیت میکرد.
مطالعات کارشناسهای استعمار
کارشناسهای آنها که از سابق الایام مطالعه کردند این ممالک شرق را و زمینهای اینجا را، وجب به وجب رفتند و گردش کردند و چیزهای مادی که در آن بوده است کشف کردند. روحیات ما و طوایف ما را و آن چیزهایی که ما به آنها مُتمسّکیم، اینها را مطالعه کردند. بر اثر مطالعهای که اینها کردند یافتند که اگر مذهب در بین این مردم باشد و همه تحت یک لوا باشند، نمیتوانند بر اینها غلبه کنند و این خزاین را ببرند؛ و کوشش کردند اینها برای اینکه تضعیف کنند مذاهب را، و اصل مذهب را بگویند که اینها چیزهایی بودند که قدرتمندها درست کردند؛ اینها افیون جامعه است! اصل دیانتْ افیون جامعه است! و این برای این بود که میخواستند که مذهب را در نظر مردم و در نظر روشنفکرها نازل کنند، و از دست بدهند اینها اعتصام به مذهب را. در صورتی که کسی که به تاریخ انبیا توجه بکند، میبیند که انبیا از تودهها درآمدند و حمله کردند به قدرتمندها. از بین همین تودهها. حضرت موسی یک شبانی بود با یک عصا، از همین تودهها، بر ضد فرعون قیام کرد تا آنجا که رساند. پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است، و همه آقایان لا بد میدانند، این یک شخصی بود که از همین تودهها و جمعیتها بود و با همینها بود؛ و از بدو بعثت تا آخر با قدرتمندها و باغدارها و مُکنَت دارها و سرمایه دارها همیشه در جدال بود. پیغمبرها از این تودهها بودند و قدرتمندها را میترساندند، نه از قدرتمندها بودند برای اینکه تودهها را [خام] بکنند. این یک مطلبی است که واضح است لکن دست تبلیغات اجانب خیلی قوی است.توطئه جدایی مردم از روحانیت
از آن طرف دیدند که خوب بین خود اقشار ملت، اگر اینها با هم متحد باشند، باز هم آن منافعی که میخواهیم ببریم نمیتوانیم ببریم؛ بین اقشار این ملت ما اختلاف بیندازیم. اول متوجه شدند به روحانیت. در زمان رضا خان- اگر کسی یادش باشد، آقایان هر کدام یادشان باشد- همچو روحانیت را کوبیدند که دیگر نه خطیبی برای ما گذاشتند نه امام جماعتی، تمام را کوبیدند. نه مجلسی، مجلس خطابهای برای ما ماند. و در بین ملت آن طور اینها را ذلیل کردند که حتی شوفرها ملاها را به اتومبیلها گاهی نمینشاندند، میگفتند نمینشانیمت در اتومبیل! ملا را نمینشانیم در اتومبیل. تضعیف کردند روحانیت را. از یک طرف اختلاف بین احزاب درست کردند؛ و این هم یک راه اختلافی شد که اینها به سرِ هم زدند، و این هم یک بساطی شد. دانشگاهی را با دانشگاههای ما «1» از هم جدا کردند. آنها اینها را یکجور طرد میکردند، اینها آنها را یکجور طرد میکردند. و اینها که تفصیلش زیاد است و من هم حالم مقتضی نیست. خود آقایان باید متوجه باشند که همه اینها عواملی بود که این ملت، که باید یکپارچه در تحت یک لوا ملیت خودشان را حفظ کنند، این یکپارچگی را از اینها بگیرند و اینها را با هم مختلف کنند، بلکه دشمن کنند با هم. این جهتی است که موجب تاسف است. و لهذا قبل از این نهضت، ما هیچ وقت با شما آقایان مواجه نبودیم، و با یک طایفه دیگر مواجه بودیم.آنچه اسباب خوشحالی است این است که این نهضت اسلامی ایران موجب شد که این اختلافات رو به نقصان گذاشت و رو به نابودی. دانشگاه با دانشجویان دینی ما با هم شدند. الآن این مجلسی که از آقایان قضات و آقایان وکلای دادگستری هست، هیچ وقت برای ما نبوده است. حالا ما با شما مواجهیم و درددلها را با شما میخواهیم بکنیم. ما زیاد درددل داریم آقا. و آن درددلی است که شماها دارید.
گذری به نیم قرن خیانت
ما پنجاه سال است که هیچ چیز آزاد نداشتیم. همه شما میدانید، از آن وقتی که رضا شاه آمد تا الآنی که من اینجا نشستهام، ما غیر از اینکه حالا- اخیراً شده است- ما هیچ چیز آزاد نداشتیم. نه مطبوعات آزاد داشتیم، نه یک دادگستری مستقل داشتیم، نه یک کانون وکلای مستقل. همهاش آنها تصرف داشتند. نه یک دانشگاه داشتیم، نه میتوانستند جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند ... اینها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما یک فرهنگی است که برمیگرداند بچههای ما را به طرف عقب. یک باب مفصلی است اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند.از آن طرف، مراکزی که برای فحشا درست کردند در تمام کشور، خصوصاً در تهران. این همه مراکز فحشا در تهران و اطراف تهران درست شد. جوانهای ما را کشیدند به این مراکز، و در آن مراکز این نیروی انسانی ما را از بین بردند. از آن طرف، اقتصاد ما را به آن طور که میبینید رساندند. کشاورزی ما را آن طور که ملاحظه میکنید عقب بردند و از بین بردند. و همه چیز ما الآن از بین رفته است. از آن طرف، ارتش ما یک ارتشی است که مستشارهای امریکایی و مستشارهای اسرائیلی بر آن حکومت میکند. اینها مصیبتهایی است برای این مملکت و برای ما.