درآمد:
بی تردید منشا تاریخی و معنوی نهضت اسلامی ایران، به ماه محرم 1342شمسی باز میگردد. در این ماه امام خمینی رهبر جنبش، امکان معنوی عزاداری را در خدمت آگاهسازی عمومی قرارداد و به ملت ایران به ویژه جامعه دینی کشور، درباره خطرات فراروی استقلال و کیان کشور هشدار داد. مقالهای که پیش روی دارید، برنامه مبارزاتی رهبر نهضت اسلامی در ماه محرم1342 و نیز مهندسی معکوس ساواک در برابر آن مورد بازخوانی قرار گرفته است.
***
ماه محرم 1342 در حالی فرا رسید که با وقوع حادثه فیضیه، رویارویی علما با رژیم شاه وارد مرحلهای تازه شده بود. امام خمینی پس از حادثهی فیضیه بر آن شدند تا با بهرهگیری از این حادثه، به افشای ماهیت و چهره واقعی رژیم بپردازند. ماه محرم بهترین فرصت برای امام خمینی بود که با یاری شبکه روحانیون اعزامی به شهرها و روستاها، اهداف خود را عملی سازند. در گزارشهای ساواک نیز به این موضوع اشاره شده است:
«علما و روحانیون مخالف که به تدریج رهبری آنها به عهده آیتالله روحالله خمینی محول میشد، تقریباً از سه ماه پیش به این طرف در انتظار رسیدن ماه محرم بودند تا آنجا که آیتالله خمینی که عید نوروز سال جاری را عزا اعلام نموده بود؛ به کرّات اظهار داشت که عید شیعیان در سال جاری، در محرم برگزار خواهد شد! حوادثی نظیر واقعه مدرسه فیضیه قم و جریانات تبریز در روز دوم فروردین سال جاری، به تشدید اوضاع کمک کرد تا اینکه ماه محرم فرا رسید.»
محرم، ماهی که در آن اقشار مختلف به صورت خودجوش و به عشق سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش، در مراسمهای آن حاضر میشوند و به سینهزنی و عزاداری میپردازند. بنابراین حضور گسترده عزاداران، نوحهسرایی مداحان، و سخنرانی وعاظ و روحانیون در جای جای سرزمین ایران، حتی در میان شیعیان کشورهای همسایه، بستر و زمینه مناسبی بود تا امام خمینی پیامشان را به گوش اقشار مختلف ملت برسانند و ماهیت واقعی رژیم را بر همگان روشن سازند و مردم را با فلسفه واقعی عاشورا آشنا کنند. اما اجرای موفق این برنامه نیازمند به برنامهریزی مقدماتی بود. از این رو رهبری نهضت با درایت و حکمت، طرح و برنامه و راهبرد مبارزاتی خود عملی ساخت. در اینجا به بخشهای مختلف این راهبرد میپردازیم:
- ایجاد اتحاد و همبستگی میان هیئتهای مذهبی
نخستین برنامه امام خمینی، بهرهگیری از توان نیروهای مذهبی و ایجاد اتحاد و هماهنگی میان آنها بود. امام خمینی نمیخواستند مبارزه را در چارچوب احزاب سیاسی پیگیری کنند، چراکه به آنها اعتماد و اعتقادی نداشتند. از این رو درصدد برآمدند تا با بهرهگیری از توان و امکانات نیروهای مذهبی که به صورت خودجوش، اما پراکنده و ناهماهنگ در برخی هیئتهای مذهبی مشغول فعالیت بودند، مبارزه را در چارچوب اصول و ارزشهای اسلام ادامه و گسترش دهند. شایان ذکر است برخی از اعضای این هیئتها سابقهی مبارزاتی طولانی داشتند، ولی از خلا و نبود رهبری مبارز و آگاه رنج میبردند. آنها با شروع نهضت امام خمینی کم کم به عرصه مبارزه گام نهادند. افراد فعال این هیئتها با شروع ماجرای لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با آیات عظام قم دیدار داشتند. آنها در جریان مبارزات به شدت فعالیت و اعلامیههای امام را چاپ و در تهران و شهرستانها پخش کردند، اما هنوز پیوستگی و اتحاد لازم برای انجام اهداف بزرگتر را نداشتند. از این رو، امام خمینی پس از حادثه فیضیه بر آن شدند، سه هیئت فعال در تهران را هماهنگ و متحد کنند. در این راستا از سران سه هیئت دعوت کردند تا به حضورش بروند. در این راستا آقایان: ابوالفضل توکلیبینا، حبیبالله عسگراولادی و مهدی عراقی و سران دو گروه دیگر -گروه مسجد شیخ علی و گروه پل سیمان(گروه اصفهانیها)– به حضور ایشان شتافتند. امام خمینی در این دیدار از آنها خواستند برای مبارزه، با یکدیگر یگانه و متحد شوند. آنها پس از این دیدار و گرفتن رهنمودهای لازم، گردهم آمدند و در مدت یک ماه، چهار جلسه مشترک برقرار کردند. پس از بحث و گفتگوی فراوان و جلسات مختلف، سرانجام به این نتیجه رسیدند که از هر گروه، چهارنفر انتخاب شود و به اتفاق، شورایی دوازده نفره تشکیل دهند. اعضای این شورای دوازده نفره عبارت بودند از آقایان: حبیبالله عسگراولادی، مهدی عراقی، حبیبالله شفیق، ابولفضل توکلیبینا، مهدی بهادران، عزتالله خلیلی، سیدمحمد میرفندرسکی، علی حبیباللهیان، صادق اسلامی، سید اسدالله لاجوردی، صادق امانی و عباس مدرسیفر. بدین ترتیب آنها در قالب تشکیلاتی بزرگتر با هم متحد شدند و نام «هیئتهای موتلفه اسلامی» را بر خود نهادند. شورای مرکزی آن، پس از پایان نخستین جلسه شورا، برای ارائه گزارش به خدمت امام رسید. امام نیز از اقدام آنها خشنود شدند، اما به آنها سفارش کردند که افراد حزبی را در میان خود راه ندهند. پس از تشکیل شورای مرکزی، آنها متوجه شدند که برای هر کاری نمیتوانند به قم و خدمت امام بروند؛ از این رو در کنار شورای مرکزی، جمع دیگری به نام شورای فقهی تشکیل دادند تا مسائل فقهی را با آن شورا در میان بگذارند. شورای مذبور مرکب بود از: آیتالله مطهری، آیتالله بهشتی، آیتالله بهشتی حاج شیخ احمد مولایی و آیتالله محیالدین انواری. بدین ترتیب امام با متحدالشکل کردن نیروهای مذهبی مبارز در صفی واحد، بدون کمک از جریانها و احزاب سیاسی دیگر، درصدد برآمد با بهرهگیری از پتانسیل نیروهای مذهبی به مقابله با رژیم بپردازد.
- بهرهگیری از توان مبلغان، خطبا و هیئتهای دینی
در راستای گسترش مبارزه و رساندن پیام نهضت، امام خمینی از شبکه گسترده روحانیت و پیامرسانی آن بهره بردند. با فرارسیدن ماه محرم حسینی در جای جای ایران، مساجد و تکیهها محل تجمع عزاداران حسینی میشود. علاوه بر این در چنین موسمی طلاب و مبلغانی از سوی حوزههای علمیه برای تبلیغ و ایراد وعظ و خطابه به شهرها و روستاها اعزام میشوند.در این شرایط امام درصدد استفاده از این فرصت گرانبها برآمدند. ایشان در پیامی خطاب به هیئتها ، وعاظ و مبلغان، از آنها خواستند بدون توجه به تهدیدها و موانع رژیم به وظیفه خود عمل و جنایات رژیم را افشا کنند:
«به عموم حضرات مبلغین محترم و خطبای معظم -کثرالله امثالهم- و عموم هیئت محترم، عزاداران سید مظلومان -علیه الصلوه والسلام- محترماً معروض میدارد: در این ایام که دستگاه جبار از خوف آنکه مبادا در منابر و مجامع مسلمین شرح مظالم و اعمال خلاف انسانی و ضد دینی و وطنی آنها داده شود دست به رسوایی دیگری زده و درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین محترم و سران هیئت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند، لازم است تذکر دهم که این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند.». «۱»
ایشان همچنین درادامه این پیام طلاب ومبلغین را مورد خطاب قرارداده و میگویند:
«آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمال آنها فرقه ضال و مضله همراهی میکند. دستگاه تبلیغات را به دست آنها سپرده، و در دربار دست آنها باز است. در ارتش و فرهنگ و سایر وزارتخانهها برای آنها جا باز نموده و شغلهای حساس به آنها دادهاند. خطر اسرائیل و عمّال آن را به مردم تذکر دهید. در نوحههای سینهزنی از معصیتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید. از فرستادن و تجهیز دولت خائن چندهزار نفر دشمن اسلام و ملت و وطن را به لندن، برای شرکت در محفل ضد اسلامی و ملی اظهار تنفر کنید. سکوت در این ایام تایید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. از عواقب این امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه سکوت شماها به اسلام لطمهای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسئول هستید: إذَا ظَهَرَتِ البِدَعُ فَلِلعَالِمِ اَن یُظهِرَ عِلمَهُ، و إلّا فَعَلَیهِ لَعنَهُ اللهِ. «2» از تساوی حقوق اظهار تنفر کنید؛ و از دخالت زنها در اجتماعی که مستلزم مفاسد بیشمار است، ابراز انزجار و دین خدا را یاری کنید. و بدانید إن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم و یُثَبِّت اَقدَامَکُم. «3» از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید. آنها نیز مثل شما ملزم و مجبورند و بسیاری از آنها با شما همراه و از دستگاه بیزارند.»
- فعالیتهای ساواک برای کنترل مراسم ماه محرم
روند تحولات نهضت اسلامی -که با وقوع حادثه فیضیه شتاب گرفته بود- و نیز آگاهی رژیم از برنامههای امام خمینی و دیگر علما برای بهرهگیری از فرصت عزاداری ماه محرم، موجب گردید که رژیم از فرارسیدن ماه محرم به شدت احساس خطر کند و در پی چاره و راهحلی برای کنترل مراسم عزاداری این ماه برآید. در این راستا، ساواک دست به کار شد و برنامه ویژهای برای کنترل عزاداری در محرم سال 42 به مرحله اجرا درآورد. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم در گزارشی با عنوان «وضع عزاداری در ایام محرم در صفر» به ریاست ساواک تهران این چنین گزارش داد:
«از تاریخ 42/2/25 جلسه طلاب تعطیل شده و اشخاصی که باید به خارج از قم مسافرت نمایند، خود را مهیای عزیمت مینمایند. آقایان خمینی و شریعتمداری به طلابی که ایام مذکور به خارج میروند، دستور دادهاند که در منابر ترس نداشته باشید و بگویید دولت و شاه بیدین هستند. وضع مدرسه فیضیه را بگویید و جریان را با شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) و صحرای کربلا تطبیق نمایید.»
ساواک با هدف جلوگیری از بهرهبرداری مناسب علما و طلاب از فرصت ماه محرم، تدابیری در نظر گرفت و در این راستا پروندهای به نام «طرحهای تبلیغاتی محرم» تشکیل داد. در این میان گزارشی از ماموران ساواک در دست است که خبر از شروع تبلیغات طلاب و روحانیان در برخی نقاط کشور میدهد. این حرکت واکنش ماموران ساواک را در پی داشت:
«موضوع مربوط به مورخ42/2/26 است که دو نفر سید به نامهای سید شمسالدین شاهرخی و سید محمد است که از قم به پلدختر ملاوی رفته و در میان الوار بالاگریوه و میانکوه و سرو کوه مشغول فعالیت بوده و از هنگ ژاندارمری درخواست شده آنان را دستگیر و به ساواک تحویل دهد.»
افزون بر این در تاریخ 1342/2/21، شهربانی اصفهان 200 برگ از اعلامیههای امام خمینی را از داخل اثاث چهار طلبه -که از قم به اصفهان آمده بودند- کشف کرد. آنها قصد داشتند اعلامیههای امام خمینی و دیگر علما را به شیراز ببرند و در آنجا پخش کنند.
- ساواک و تصمیم به سختگیری بیشتر درباره مبلغان
در راستای کنترل بیشتر فعالیتهای علما و طلاب، در تلگرافی که ساواک مرکز به ساواک قم ارسال کرد، خواهان اتخاذ تدابیری شدیدتر علیه طلاب وعاظ فرستاده شده توسط امام خمینی شد:
«نظر به اینکه از طرف خمینی به تمام طلاب و وعاظی که برای محرم از قم به شهرستانها حرکت مینمایند، دستور شدید برای تبلیغ و تحرک داده شده است، لازم است که در شهرها و قرا مراقبت کامل بشود و عنداللزوم عناصر محرک را که شناخته شدهاند، دستگیر نمایند. از پخش هرگونه اعلامیه و عکس خمینی جداً جلوگیری شود ... نتیجه اقدامات معموله را هر روز گزارش دهید.»
همچنین ساواک طرحی کلی برای روزهای عزاداری تنظیم و برای اجرا ابلاغ کرد. بندهای این طرح عبارتاند از:
1. احضار روحانیان طراز اول به حضور هیئت رئیسه ساواک به منظور تفهیم موقعیت کشور و بر حذر داشتن آنان از هرگونه تحریک در مجالس عزاداری.
2. احضار کارگزاران و بانیان مجالس روضهخوانی و دستههای سوگواری تهران به وسیله ساواک و پلیس تهران برای تذکر لازم در مورد جلوگیری از هرگونه تحریک و حفظ نظم در کلیه مراسم.
3. تامین ماموران انتظامی لازم(احتیاط) آماده در مرکز پلیس تهران و گماردن تعدادی افراد آماده در نقاط حساس شهر بدون تظاهرات از طریق پلیس تهران.
4. تعیین شماره تکایا برحسب درجهبندی آنها 1-2-3 از نظر میزان تندروی و مخالفت احتمالی آنان به وسیله ساواک تهران و پلیس.
5. تعیین تعداد خانهها و منازلی که به صورت مستقل مراسم عزاداری انجام میدهند به وسیله ساواک تهران و پلیس.
6.تقسیم مجالس روضهخوانی به منظور گماردن ماموران نفوذی برای کسب اخبار به موقع بین عوامل اداره یکم عملیات و ساواک تهران و ماموران مخفی شهربانی بهطور جداگانه.
7. تشکیل کمیسیونی دائمی با حضور نمایندگان ساواک و شهربانی کل کشور، نماینده اداره دوم ستاد بزرگ و ژاندارمری کل کشور در تمام ایام عزادرای به منظور بررسی اطلاعات واصله و اتخاذ تصمیمات مشترک در مورد پیشامدهای ناگهانی در ساواک تهران.
8. صدور دستورهای مشابه به ساواک خارج از تهران از طریق اداره سوم تا برحسب موقعیت محل و با تشریک مساعی ادارات انتظامی عمل نمایند.
افزون بر تدابیر یاد شده، ساواک در برنامهای دیگر درصدد استفاده از روحانیون درباری برای توجیه سیاستهای شاه برآمد و برای منابر این روحانیان برنامهای نیز تعیین کرد. همچنین برنامههایی نیز برای مساجد و بانیان عزاداری در نظر گرفت تا فقط درباره مسائل عزاداری صحبت شود. از طرفی بنا شد که اگر واعظی و مداحی بر منبر مطالب اهانتآمیزی بیان و مردم را تحریک کرد، در حین سخنرانی چیزی به وی گفته نشود، بلکه هنگامی که مجلس را ترک کرد با وی برخورد شود.
- برنامه اختصاصی ساواک برای شهر قم در روزهای محرم
دیگر کانون اصلی جدای از شهر تهران، شهر قم بود و در آن مراسم عزاداری حساسیت ویژهای داشت. کمیته امنیت و اطلاعات شهرستان قم برای کنترل اوضاع و جلوگیری از هرگونه رخدادی، تدابیری را اتخاذ کرد که برخی از آنها به شرح زیر است:
1. اداره شهربانی از تمام صاحبان تکایا و برپاکنندگان مجالس تعزیه و سوگواری تعهد و التزام خواهد گرفت که در مراسم خود جز ذکر مصیبت و تعزیه و وعظ و مطالب دینی، مطلب دیگری گفته نشود و واعظ و روضهخوان و یا ذاکرین مصیبت تکیه منظور و هدفی جز آنچه در بالا ذکر شد نداشته باشند و در محیط تکیه و مجلس هیچ گونه بینظمی و اعمال خلاف امنیت و مصلحت بروز نکند و هرگونه عملی برخلاف تعهد و التزام پیش آید، مسئول صاحب مجلس و تکیه است.
2. به وعاظ و روضهخوانان تذکر داده شود که در منابر و مجالس و تعزیه و روضه، به وعظ و مسائل دینی بپردازند و از بیان مطالب تحریکآمیز و خلاف مصلحت پرهیز نمایند.
3. از طرف اداره شهربانی، متصدیان و مسئولین دستههای عزاداری جمع آوری شوند که ترتیبی بین خودشان بدهند و ساعات حرکت و مسیر دستهها را تعیین نمایند و از بین افراد خود دستهها هم، افرادی برای رعایت ترتیب و نظم انتخاب شوند.
4. با توجه به ورود دستههای زیاد و جمعیت انبوه از دیگر نقاط به قم در تاسوعا و عاشورا و غلیان احساسات مذهبی در این دو روز و تحریکاتی که قبلاً در قم شده و اوضاع و احوال موجود، به منظور اجتناب از اصطکاک و برخورد انفرادی، قوای انتظامی تفرقه نداشته باشند، یعنی افراد پلیس تک تک و منفرد نباشند و طبق برنامه رئیس شهربانی، قوای پلیس در شهربانی و هر نقطه مناسب دیگر متمرکز خواهند بود که هر موقع برای حفظ انتظامات و جلوگیری از وقایع و حوادث نامطلوب در موارد به خصوص لازم باشد، به تعداد کافی اعزام و انجام وظیفه نماید.
5. هنگ ژاندارمری برای همکاری و تشریک مساعی با شهربانی در دو روز تاسوعا و عاشورا مجهز و مهیا خواهد بود.
6. از طرف شهربانی و ژاندارمری به مقامات مرکزی پیشنهاد لازم برای اعزام قوای تقویتی به میزان کافی برای آن دو روز بشود که قبل از تاسوعا و عاشورا برسد. هنگ قم عده موجود را به منظور بالا ندارد و بایستی از مرکز خواسته شود و چنانچه ژاندارم از مرکز نفرستند، طبعاً بایستی قوای نظامی اعزام دارند.
7. با توجه به اوضاع و احوال تاسوعا و عاشورای قم و کیفیات موجوده، چنین صلاح است که هر آینه از ناحیه طلاب و روضهخوانها و وعاظ یا اشخاص دیگر در آن دو روز مطالب غیرمجاز یا اظهارات نامناسبی شنیده شود و بر آن اظهارات اثر و نتایج آنی و مترتب نگردد، تعقیب موضع مشخص گوینده به بعد از عاشورا موکول گردد.
- برنامه ساواک برای کنترل روستاهای قم
همانگونه که اشاره رفت، برنامه کنترل مراسم ماه محرم 42 در قم، به دلیل جایگاه ویژه و خاص این شهر در مبارزه، گستردهتر بود. از این رو ساواک فقط به کنترل مراسم شهر قم بسنده نکرد، بلکه برای روستاهای آن نیز تدابیری را اندیشید تا تحرکات آنها را نیز تحت نظر داشته باشد. از این رو، به ژاندارمری قم دستوراتی را ابلاغ کرد:
1. از طرف هنگ ژاندارمری به تمام واحدها و پاسگاههای تابعه دستور داده شود که با دقت کامل مراقب باشند اگر از ناحیه وعاظ یا روضهخوانها یا هرکس دیگر به نام روضه و عزاداری، تبلیغات سو و گمراه کننده بر ضد اصلاحات ارضی با بیان مطالب علیه سیاست و مصلحت ابراز شود، بیدرنگ از گفتار و عمل گوینده جلوگیری و مراتب را به گروهان و یا هنگ متبوعه گزارش نمایند که مورد تعقیب قرار گیرد و نیز از طرف پاسگاهها به کدخدایان دهات حوزه تابعه پاسگاهها تذکر داده شود که مراقبت کامل داشته باشند، اگر به چنین اشخاصی برخورد نمایند بیدرنگ به پاسگاه اطلاع دهند.
2. از طرف اداره فرهنگ به کلیه مدیران مدارس و افراد سپاه دانش در دهات دستور داده شود که مراقب باشند اگر به نام عزاداری و روضهخوانی تبلیغات گمراه کننده و مخالف در مورد اصلاحات ارضی و هرگونه اقدامات اصلاحی شاهنشاه شروع شد، با آن مقابله بشود.
3. از طرف فرمانداری به بخشداریهای تابعه دستور داده شد که در این ایام به خصوص روزهای تاسوعا و عاشورا مراقبت تام داشته باشند و مرتب به دهات و روستاها سرکشی نمایند، در صورت مشاهده موردی، وی را به پاسگاه معرفی کنند و به کدخدایان دستور داده شد که اهالی را متوجه سازند که از قبول افراد مبلغ که قصد تحریک مردم را دارند، خوداری کنند.
4. رئیس کشاورزی و اصلاحات ارضی در روزهای تاسوعا و عاشورا به دهات سفر کنند و یا ماموران عالی رتبه خود را به دهات اعزام دارند که مراتب وضع دهات و دهقانان باشند و در صورت مشاهده موردی و تبلیغات بر ضداصلاحات ارضی و یا دیگر سیاستهای مملکتی، دهقانان را متوجه سازند که به حرفهای آنها توجه نکنند.
نکته جالب در این میان، احتیاط ماموران و برنامهریزان رژیم در برخورد با مراسم این ماه بود، چرا که با توجه با تجربهای که شاه از واکنش علما و روحانیان و مردم در جریان حادثه فیضیه داشت، سعی اداره کل سوم ساواک بر آن بود که از تنظیم طرحهای اشتباهی که منجر به حوادثی چون حادثه فیضیه شود، پرهیز شود.
- تلگراف پیشگیرانه اسدالله علم به مراکز شهرستانها
از طرفی اسدالله علم نخستوزیر نیز طی تلگرافهایی به شهرستانها، خواستار اتخاذ تدابیر امنیتی برای کنترل مراسم شد. وی در تلگرافی که در 1342/2/23 به فرمانداری کل چهارمحال و بختیاری داشت دستور داد:
1. از تمامی وعاظ و صاحبان عزا التزام بگیرند اگر در ایام عزاداری محرم کوچکترین انحرافی از عزاداری کردند و به تحریک مردم بپردازند، هم واعظ و هم صاحب عزا زندانی خواهند شد.
2. شهربانی باید برای ایام عزاداری آمادگی کامل داشته باشد که با هر نوع پیشامد غیرمنتظره مقابله کند.
3. ژاندارمری نیز مواظب دهات باشد.
از دیگر اقداماتی که توسط رژیم برای کنترل منبرها و سخنرانیها گرفته شد، موضوع تعهد گرفتن از وعاظ بود. ماموران وعاظ و روحانیان را به ساواک احضار کردند و از آنها خواستند علیه آمریکا، اسرائیل و شخص شاه حرفی نزنند و مرتب نگویند دین در خطر است. غیر از این هرچه خواستند بیان کنند. علما و روحانیان به رهبری امام خمینی نیز برای بهرهبرداری هرچه بهتر از این مراسم و مقابله با رژیم، برنامههای خود را داشتند. امام خمینی از علما، طلاب و وعاظ خواسته بودند که در چند روز اول عزاداری برای جلوگیری از واکنش ساواک و ماموران آن، منبری شدید نداشته باشند و در روزهای آخر به فعالیتهای خود شدت و به مبارزه و افشاگری علیه رژیم بپردازند. این تاکتیک نیز در گزارشهای ساواک منعکس گردیده است:
«در هشت روز گذشته به مناسبت تصادف با ایام محرم در نقاط مختلف کشور، مجالس مذهبی و مراسم سوگواری برقرار گردیده و وعاظ و سایر مبلغین مذهبی به وعظ و تبلیغ پرداختهاند که هنوز ادامه دارد. در چند روز اول ماه محرم اهل منبر حملات شدیدی علیه دولت به عمل نیاوردند و فقط عدهای از آنان با کنایه و اشاره انتقاداتی میکردند، ولی پس از انتشار اعلامیه جدید خمینی که در آن دستوراتی راجع به تشدید فعالیتهای تبلیغاتی برضد دولت داده شده، روش آنان تغییر یافته و در مجالس و محافل دینی با شدت مردم را تحریک و علیه دولت تبلیغ مینمایند. انتشار اعلامیه حتی روش آن عده از گویندگان مذهبی را که کمتر وارد جنجالهای سیاسی میشوند، تغییر داده و چون خود را به موجب فتوای آیتالله خمینی شرعاً مسئول میدانند، شروع به انتقاد و تحریک کردهاند. اطلاعات واصله حاکی است که روحانیون مخالف در نظر دارند در ایام تاسوعا و عاشورا، حداکثر استفاده را از اجتماعات مذهبی نموده و دست به تحریکات و حتی تظاهرات شدیدی بزنند.»
از این رو رژیم با آگاهی از طرح و برنامه روحانیون به تمام ماموران خود دستور داد در روزهای تاسوعا و عاشورا ضمن آمادگی کامل برای مقابله با هرگونه اتفاق احتمالی، تا میتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا از اصطکاک ماموران با عزاداران و واعظ و روحانیان خودداری کنند و در صورت برخورد با افرادی که تندروی دارند، در بیرون از مجالس شدیدا به آنها تذکر داده عواقب و پیامدهای کارشان بدانها یادآوری شود. با تمام آنچه بدان اشارت رفت، تدبیر رهبر کبیر انقلاب در بسیج طلاب و مبلغان بر علیه رژیم شاه، نتیجهای بس فراتر از تصور ساواک داشت و نهایتاً به دستگیری رهبر کبیر انقلاب انجامید.