بسم الله الرحمن الرحیم
حفظ امانت الهی
من البته از این شهدایی که در راه اسلام رفتهاند از جهتی متاثرم، و به خانوادههای آنها و بستگانشان تسلیت عرض میکنم، و از خدای تبارک و تعالی رحمت برای شهدا طلب میکنم، و صبر و اجر برای خانوادههایشان. و از طرفی هم مباهات میکنم من به یک همچو جوانانی که ما داریم که نظیر جوانهای صدر اسلام هستند. شما اگر به تاریخ صدر اسلام مراجعه کنید، میبینید که فداکاریهایی که آنها کردهاند و آن قدری که آنها در مضیقه بودند، در زحمت بودند، حتی در بعضی از جنگها یک دانه خرما را این دهانش میگذاشت همان شیرینیش را که ادراک میکرد میداد رفیقش، و همین طور، برای که چیزی نبود در کار اینها، با کمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت کردند و اسلام را به ارث پیش ما گذاشتند. ما هم موظفیم که این ارث بزرگ را حفاظت کنیم و برای او جانبازی کنیم. آنها که شهید شدند به خدمت خودشان و به سعادت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسیدند. و ماها هم امید است که یا پیروز شویم، و یا شهید در راه اسلام، و خداوند شماها را حفظ کند. و الآن این امانتی که در دست ماست، همه ما- چه نیروهای انتظامی، و چه ملت، چه خانمها و چه برادران- همه موظفیم در حفظ این امانتی که از جانب خداست. این امانت اسلام است؛ قرآن است.
ما الآن برای اسلام، برای قرآن، و برای کشور اسلامی و کشورهای اسلامی، که مع الاسف در سالیان بسیار دراز در تحت فشار بودند و چپاولگران شرق و غرب اینها را در فشار گذاشته بودند، ما الآن وارث یک همچو چیزهایی هستیم، و یک آشفتگیهایی که همیشه بعد از انقلابات هست. اجتناب از این آشفتگیها نمیشود کرد. هیچ انقلابی نبوده است که دنبال آن، این طور مسائل نباشد.
دلایل بینظیر بودن انقلاب ایران
و من باید عرض کنم که انقلاب ایران انقلابی بوده است که نظیر نداشته است از جهاتی:
یکی اینکه مقابل این انقلاب همه نیروهای اهریمنی چپ و راست ایستاده بودند؛ همه پشتیبانی میکردند؛ اظهار پشتیبانی میکردند. بلکه بسیاری از دولتهای اسلامی هم همین طور پشتیبانی میکردند. ما چیزی نداشتیم در دست، و آنها همه چیز، و- بحمد الله- به واسطه قدرت اسلام، که همه را به هم پیوند داد و نیروهای انتظامی را هم به ملت پیوند داد، این پیروزی حاصل شد، به رَغْم انْف «1» آنهایی که خیال میکردند امکان ندارد. یک چیزی را که آنها غیر ممکن میدانستند، واقع شد برای ما.
تحول روحی ملت
و از جهت تحولهای روحی که در ملت پیدا شده است هم یک نمونه است. به نظر من این تحول روحی که در جامعه ما- بحمد الله- پیدا شده است، و رو به رشد است و امیدوارم که کمک کنیم هر که به رشد خودش برسد، اهمیت این تحول روحی بیشتر از اهمیت این پیروزی است. این یک پیروزی معنوی است. اهمیت پیروزی معنوی بیشتر از پیروزی نظامی و مادی است و این معنا حاصل شده است. ما الآن مشاهَدمان هست که جوانهای ما- چه جوانهای نیروی انتظامی و چه جوانهای معمولی و پاسدارها و حتی بازاریها- مکرر میآیند پیش من، حتی امروز، و آرزو میکنند، به من میگویند شما دعا کنید ما شهید بشویم. این روحیه، این روحیه انقلابی، که در نفوس پیدا شده است، این یک معجزه الهی است. بشر نمیتواند یک ملت را همچو متحول کند. دست غیبی در کار است، و من امیدوارم که همین دستِ غیبی ما را به پیروزی نهایی برساند، و این ریشههای گندیدهای که الآن در کار هستند، اینها هم ان شاء الله سرکوب بشوند؛ و میشوند ان شاء الله و مملکت پاکسازی میشود و مال خودتان میشود، خودتان باید از آن حفاظت بکنید.
دوستی با مومنان و خشم و شدت بر کافران
و شما در صدد باشید که همان طوری که حفاظت میخواهید از مملکتتان بکنید، از اسلام بکنید، از خودتان هم حفاظت بکنید، حفاظت روحی؛ یعنی بسازید خودتان را.
اگر بخواهید پیشرفت بکنید و همه چیزتان ان شاء الله اسلامی بشود و پیروزی نظیر پیروزیهای صدر اسلام بشود، کاری بکنید که خودتان هم ساخته بشوید. همان طور که سربازهای صدر اسلام در عین حالی که سربازی میکردند، وظایف صوریه اسلام را هم به تمام معنا به جا میآوردند، همان طوری که شمشیر میکشیدند و میکشتند دشمنهای اسلام را، با خودشان به طور رافت، به طور دوستی، برادری رفتار میکردند. همین دستور قرآن کریم است که از اوصاف مومنین صدر اسلام و اینها نقل میفرماید که اینها رحیم هستند بین خودشان: رُحَمَاءُ بَیْنَهُم «2» خودشان با هم با رحمت رفتار میکنند؛ اَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ «3» وقتی به کفار میرسند، شدت. حضرت امیر وقتی که مواجه میشود با لشکر معاویه که از کفار هم بدتر بودند، با خوارج که آنها هم به همان طور بودند، با کمال شدت [برخورد میکرد]. بعد از اینکه میدید هدایت نمیشوند، سفارش میکرد که شماها ابتدا به جنگ نکنید؛ به لشکر خودش فرمود شماها ابتدا به جنگ نکنید، و لو حق با شماست؛ بگذارید آنها ابتدا کنند؛ وقتی آنها ابتدا میکردند، گاهی هم یکی دو تا کشته میشدند، آن وقت اجازه میداد و با کمال قدرت تا آخر میکوبید. خوارج را همچو سرکوب کرد که از آنها چند نفری توانستند فرار کنند؛ و خوارج هم همانها بودند که بعد هم توطئه کردند و حضرت امیر را به شهادت رساندند. اسلام با کمال رافت، با کمال رحمت، با همه طبقات رفتار میکند؛ و همین رحمتش هدایتی است که میخواهد همه قشرهای عالم به سعادت برسند؛ لکن با توطئه گرها با شدت رفتار میکند و باید هم این طور باشد، و شما هم که سرباز اسلام هستید، و من امیدوارم که شما را در طومار امام زمان- سلام الله علیه- ثبت کنند اسمهایتان را، باید وضعتان همان باشد. سرمشق همان باشد که اسلام طرح کرده است که خودتان با هم دوست، رفیق و با همه قشرها رفیق و رحیم باشید؛ در مقابل دشمن، قوی و مصمم و کوبنده.
صرف همه قوا برای حفاظت از کشور
خداوند همه شما را ان شاء الله نصرت بدهد و همه ما را خدمتگزار به اسلام قرار بدهد. و به این بازماندگان شهدا صبر عنایت کند و اجر عنایت کند. و خداوند آنها را غریق رحمت خودش بفرماید.
[امام خمینی پس از شنیدن سخنان یکی از خلبانان حاضر، چنین فرمود:].
شما به همه آنها از قول من سلام برسانید؛ و بگویید امروز روزی است که تمام قوای ما باید صرف بشود برای حفاظت آن مملکتی که حالا ما به دست آوردیم و از شرّ اشرار ان شاء الله خارج شده است. و امیدوارم که دیگر نتوانند اشرار [بازگردند].
یک مسئلهای است که تکلیف الهی است برای همه ما؛ هر فردی که میبیند وجودش در یک جایی مفید است و میتواند خدمت بکند. این یک تکلیف است [که] امروز باید همه عمل کنند. باید همه ما به این تکلیف عمل بکنیم. ما همهمان موظفیم، مکلفیم، که الآن این نهضت را حفظ کنیم، در هر جا که شما وجودتان مفید است. حالا آقایان میگویند آنجا مفید است و تقاضا دارند، جنابعالی هم تشریف میبرید. و امیدوارم که موفق بشوید و با توفیق انجام وظیفه خودتان را- که همان وظیفه الهی است- بکنید. و من دعاگوی همهتان و خدمتگزار به همه هستم. خداوند همهتان را حفظ کند.