«دلایل بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ مسلحانه با عراق شکست خواهد خورد، زیرا عراق دارای یک ارتش مجهز و تعلیم یافته است. به همین دلیل عراق سعی نمیکند که از عصبانیت قبلی بکاهد» «1»
چرا جنگ؟
سال ۱۹۸۰ درست دو سال از انقلاب اسلامی شکوهمند ایران میگذشت که زمزمههای جنگ از سوی کشور عراق به بهانه قرارداد الجزایر و حکومت بر شط العرب مطرح میشد. اما در فاصله بین این دو سال اتفاقات مهمی در ایران افتاد که دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد. تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و مطالبه تحویل شاه فراری به ایران،کودتای نوژه، حادثه طبس و زمینگیر شدن هواپیماهای آمریکایی، شورشهای محلی در مناطق مرزی ایران و همه اینها در حالی که تنها دو سال از انقلاب نمیگذشت. در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ لغو کرد و تسلط کامل خود را بر آبراه اروند اعلام کرد و تهاجم سراسری خود را از راه هوا، دریا و زمین به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. دولت عراق تصور میکرد در شرایطی که ایران درگیر دعواهای داخلی میان رهبران و مخالفین است و از طرفی دیگر عده ای در داخل کشور میگویند که ارتش لازم نداریم و باید ارتش را منحل کنیم و به این بهانه تجهیزات خریداری شده را پس فرستادند و از طرفی دیگر تمام تلاشهای قبلی که در بالا ذکر آن رفت با شکست مواجه شد، آخرین راه حل در این شرایط، جنگ نظامی بود. اهدافی که عراق در جنگ با ایران تعقیب میکرد عبارت بود از: لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، تجزیه ایران با جدا کردن خوزستان و براندازی نظام جمهوری اسلامی. هنگامی که عراق با این تحلیل بنا را بر حمله به ایران گذاشت امام خمینی در سخنانی گفتند:«یکی این که گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق- خدای نخواسته- صدمهای وارد نشود.» «2»
آغاز نبرد ایران و عراق
عراق برای اشغال خوزستان در چهار محور دزفول، چزابه- سوسنگرد- اهواز، نشوه- جفیر- اهواز و شلمچه- خرمشهر- آبادان وارد عمل شد. در این بین خرمشهر قبل از شروع جنگ مدتها درگیر بحران سیاسی امنیتی شده بود و عراقیها شرایط را برای بهره برداری از نیروهای موسم به خلق عرب آماده کرده بودند.در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ پس از ۱۰ روز درگیری در مرز خرمشهر حمله به خرمشهر آغاز شد. عراقیها تصور میکردند که در مدت زمان اندکی میتوانند شهر را تصرف کنند. اولین مواجههی سنگین دشمن با نیروهای ایرانی در تاریخ ۰۷/۰۷/۱۳۵۹ در محدوده پل نو اتفاق افتاد که نیروهای خودی توانستند خسارات قابل توجهی به دشمن وارد کنند و از پیشروی سریع عراق در خاک ایران جلوگیری کنند. پس از اولین مواجهه در پل نو در تاریخ ۱۰/۰۷/۱۳۵۹ در میدان راه آهن مدافعین شهر در برابر تانکهای عراقی قرار گرفتند و با امکانات اندک خود از قبیل نارنجک و کوکتل مولوتف آنها را متوقف کردند و موجب عقب نشینی آنها شدند. پس از این که دشمن در دو بار مواجهه سنگین با نیروهای ایرانی نتوانست به راحتی از سد آنها عبور کند در تاریخ ۱۳/۰۷/۱۳۵۹ به تقویت نیروهای خود پرداخت و با یک تهاجم سنگین توانست ۵۰ متر به داخل بندر پیشروی کند. در مرحله بعدی در تاریخ ۱۶/۰۷/۱۳۵۹ دشمن از آتش پشتیبانی پر حجم استفاده کرد و توانست ضمن پیشروی داخل بندر به مرکز شهر نزدیک شده، اما همچنان جاده اهواز- خرمشهر در دست نیروهای ایرانی بود. تا تاریخ نوزدهم مهرماه عراق درگیر ورود به شهر بود. اما از این مرحله به بعد دشمن با عبور از کارون وارد مرحله جدیدی شد. در بیست و یکم مهرماه دشمن در تلاش بود که ساختمانهای کوی طالقانی را تصرف کند، زیرا پس از تصرف آن جا این امکان برای آنها فراهم میشد که شهر را در اختیار داشته باشند. یک روز بعد، شهر در آستانه سقوط بود. دشمن بر ساختمانهای کوی طالقانی تسلط پیدا کرده بود و مسافت زیادی از شهر را در تیررس خود داشت. سرانجام در دوم آبان ماه خرمشهر به تصرف نیروهای عراقی درآمد و در این بین این پرسش باقی ماند که چرا نیرو و امکانات به این منطقه اعزام نشد و این در حالی است که امام در سخنانی گفتند:« ثانیاً به قوای نظامی اخطار میکنم که با کمال جدیت و بدون فوت وقت، سازوبرگ جنگی را که بحمد الله در حد کافی در اختیار دارید در اختیار رزمندگان، چه قوای مسلح و چه سایر جوانان فداکار گذاشته و کوچکترین مسامحه را جایز ندانید.» «3»
بازسازی نیروها
از زمان اشغال خرمشهر و اشغال مناطقی از ایران تا آزادسازی مناطق اشغالی یکسال و نیم زمان برد و در طول این مدت عملیات چشمگیری برای بازپس گیری مناطق صورت نگرفت. اولین عملیات باز پس گیری مناطق اشغالی عملیات ثامن الائمه بود که با هدف شکستن حصر ابادان در تاریخ ۰۵/۰۷/۱۳۶۰ انجام شد. این عملیات اولین همکاری ارتش و سپاه در جنگ بود و در آن شرق رودخانه کارون از حضور دشمن پاکسازی شد. عملیات بعدی که پس از شکستن حصر آبادان صورت گرفت، عملیات طریق القدس بود که در تاریخ ۰۸/۰۹/۱۳۶۰ به اجرا درآمد. از ویژگیهای این عملیات میتوان به افزایش وسعت منطقه عملیات،گسترش اهداف عملیاتی، افزایش ظرفیت سازمان دهی نیروهای مردمی و ایجاد تاکتیک ویژه اشاره کرد. پس از دو عملیات موفق ثامن الائمه و طریقالقدس تهاجم و ابتکار عمل در صحنه نبرد در اختیار نیروهای ایرانی قرار گرفت. دشمن در این موقعیت به زمان و حفظ وضع موجود نیاز داشت که تصمیم خود را برای ادامه نبرد بگیرد و در نتیجه اقداماتی از قبیل حمایت از نیروهای ضد انقلاب داخلی، تلاش برای ایجاد تاخیر و تعویق در عملیات آتی رزمندگان اسلام و ارائه پیشنهاد صلح را انجام دهد. عملیات بعدی که پس از پیروزیهای دو عملیات گذشته انجام شد، عملیات فتح المبین بود؛ که در تاریخ ۰۲/۰۱/۱۳۶۱ با فاصله ای کم از عملیات قبلی صورت پذیرفت که فرصت لازم برای تصمیم گیری و تجدید سازمان و تقویت مواضع پدافندی از دشمن گرفته شود. با پیروزیهای نیروهای خودی در جبهه نبرد و عبور از بحرانهای داخلی کشور از قبیل حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و انفجار دفتر نخست وزیری و فروکش کردن موج گسترده ترور توسط منافقین که به منظور رعب و وحشت انجام میشد و ثبات سیاسی که در کشور ایجاد میشد شرایط را برای عملیات بعدی آماده میکرد.
الی بیتالمقدس
در این مرحله و پس از پیروزیهایی که به دست آمده بود، بین فرماندهان ارتش و سپاه بحثی درگرفت که منطقه بعدی برای انجام عملیات کجا باشد. در انتخاب منطقه فاکتورهایی از قبیل نحوه استقرار و استعداد دشمن و وسعت منطقه، ارزش سوق الجیشی منطقه، توان و استعداد نیروهای خودی و ابتکار و خلاقیت نظامی در نظر گرفته میشد که پس از بحثهای فراوان، منطقه غرب کارون به دلیل انهدام بخش قابل توجهی از نیروهای زمینی دشمن، آزاد سازی بخش مهمی از مناطق اشغالی در جنوب کشور، آزادسازی نیروهای پدافندی خودی در مناطق اشغالی و افزایش توانایی طرح ریزی و عملیاتی رزمندگان اسلام انتخاب شد. منطقه عملیاتی بیت المقدس از ویژگیهایی چون فقدان عارضه و ناهمواری در زمین منطقه، افزایش وسعت منطقه، بهره گیری دشمن از موانع طبیعی در ایجاد استحکامات، سرعت عمل رزمندگان اسلام در کسب آمادگی لازم و عبور از رودخانه برخوردار بود. برای عملیات بیت المقدس از دو طریق جاده اهواز- خرمشهر و عبور از رودخانه کارون میتوانستیم عمل کنیم. که مورد اول آگاهی دشمن را در پی داشت و این که پیش بینی میکرد که ایران از این طریق وارد عمل بشود و مورد دوم در عین غافلگیر کننده بودن مشکلات عبور نفرات و ماشین آلات و تجهیزات از آب را داشت. پس از جلسات متعدد، عبور از کارون به تصویب رسید. نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در حالی که شب از نیمه گذشته بود عملیات آغاز شد. مرحله دوم عملیات در روز شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با هدف رسیدن به مرز بین المللی و محاصره خرمشهر آغاز شد. مرحله سوم عملیات در روز نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد که در این مرحله دشمن منهدم شد و نیروهای خودی به نحوه آرایش دشمن پی بردند. مرحله چهارم عملیات در تاریخ یکم خرداد ۱۳۶۱ با هدف محاصره و آزادسازی خرمشهر آغاز شد و در تاریخ سوم خرداد ۱۳۶۱ شهر از همان جایی که عراقیها یعنی دروازههای غربی وارد آن شده بودند آزاد شد.
ادامه جنگ
با پیروزی رزمندگان اسلام در چهار عملیات ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و الی بیت المقدس ابتکار و قدرت عمل در جنگ به دست نیروهای ایرانی افتاد و با فتح خرمشهر که از دو جهت اهمیت زیادی داشت که عبارت بود از خرمشهر مظهر مقاومت و ایستادگی نیروهای خودی و از طرفی دیگر برای عراقیها تنها سنگری بود که اگر آن را از دست میدادند عملا جنگ را پس از شکست حصر آبادان و از دست دادن شرق رودخانه کارون به ایرانیها واگذار کرده بودند. تبعات این پیروزی تا آنجا بود که بعد از آن پیشنهاد صلح و آتش بس از سوی مراجع بینالمللی به ایران پیشنهاد شد که ایران آنها را به دلیل عدم تامین منافع خودش قبول نکرد و در این بین در داخل هم این سوال از طرف ملی-مذهبیها به رهبری نهضت آزادی مطرح بود که چرا جنگ باید بعد از فتح خرمشهر و باز پس گیری اراضی اشغالی ادامه داشته باشد؟ و از طرفی دیگر امام در پیام خود پس از فتح خرمشهر به این اشاره میکنند که مبادا این فتح و پیروزی شما را به خودتان مغرور کند و در این رابطه گفتند: «وهان ای فرزندان قرآن کریم و نیروهای ارتش و سپاهی و بسیج و ژاندارمری و شهربانی و کمیتهها و عشایر و نیروهای مردمی داوطلب و ملت عزیز، هوشیار باشید که پیروزیها هر چند عظیم و حیرتانگیز است شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور و فتح شما را به خود جلب نکند؛ که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم میآید و برای اولاد آدم تباهی میآورد.» «4»