یادداشت
آتش به عزت
کاپیتولاسیون؛ قراردادی برای دفن آزادگی و غارت ملت

آتش به عزت


«من تاثرات قلبی خودم را نمی‌توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده‌ام خوابم کم شده است [گریه حضار]. ناراحت هستم [گریه حضار]. قلبم در فشار است [گریه حضار]. با تاثرات قلبی روزشماری می‌کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید [گریه شدید حضار]. ایران دیگر عید ندارد [گریه حضار]. عید ایران را عزا کرده‌اند [گریه حضار]؛ عزا کردند و چراغانی کردند [گریه حضار]؛ عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند [گریه حضار]. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند؛ پایکوبی کردند.» «1» این قسمتی از سخنرانی امام خمینی (ره) در صبح روز دوشنبه 4 آبان 1343 است که منجر به دستگیری و آغازِ تبعید حدوداً چهارده ساله در ترکیه، عراق و فرانسه گردید. اما قضیه چه بود و چرا امام خمینی (ره) در این روز سخنرانی کردند؟

‏‏کاپیتولاسیون به معنای دادن مصونیت سیاسی یا قضایی به اتباع یک کشور در کشور دیگر‏‎ ‎‏است به طوری که اگر یکی از افراد کشور بیگانه عملی خلاف قوانین و مقررات کشور‏‎ ‎‏میزبان انجام دهد، دادگاه‌ها و محاکم قضایی این کشور حق بازداشت و محاکمه وی را‏‎ ‎‏نداشته باشند و باید او به کشورش بازگردانده شود تا طبق قوانین آنجا محاکمه شود. «2» کاپیتولاسیون(Capitulation) از کلمه (capitulate) به معنای شرط گذاشتن و در معنای لغوی آن سازش و تسلیم آمده است. «3» همچنین به آن «حق قضاوت کنسولی» نیز گفته می‌شود به این سبب که کاپیتولاسیون به قرارداد هایی اطلاق می‌شود که به موجب آن اتباع یک دولت در قلمرو دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود می‌شوند و آن قوانین توسط کنسول آن دولت در محل اجرا می‌شود.

کاپیتولاسیون همواره از سوی قدرتمندان بر ضعفا تحمیل می‌شده است. حتی در دوره یونان باستان و رم باستان نیز این سرسپردگی وجود داشته است. مهاجران یونانی در مسائل مدنی و جزایی در سواحل شمالی مصر تابع مقررات یونان بودند. در دوره رم باستان نیز رومیها در سرزمینهای تحت تصرف خود در صورت ارتکاب جرم تابع کنسولهای رم در آن مناطق بودند. اما به طور مشخص کاپیتولاسیون در آغاز بین حکمرانان اروپایی و سلطانهای عثمانی بسته شد. با گسترش استعمار این عهدنامه سرسپردگی بر دیگر مناطق جغرافیایی نیز تحمیل شد. «4» کاپیتولاسیون از دوره صفوی در مورد برخی اتباع اروپایی رعایت می‌شد. پس از آن به صورت قانون از دوران قاجار  و پس از جنگ های ایران و روسیه طی عهد نامه ترکمانچای به اتباع دولت روسیه تزاری داده شد و از آن پس «تحمیل» گردید که با توجه به شکستی بود که ایران در طی جنگ‌ها نصیبش شد. در دوران محمد رضا پهلوی کاپیتولاسیون به مثابه هدیه ای به آمریکا اهدا گردید.



رژیم آمریکا برای مقابله با حرکات ضد آمریکایی در ایران و ایجاد امنیت خاطر برای نظامیان خود و دفاع از منافع کشورش در منطقه، مصمم به احیای کاپیتولاسیون در ایران شد. بدین لحاظ لایحه‌ای در مجالس سنا و شورای ملی به تصویب رسید که براساس آن مستشاران نظامی آمریکا و خانواده‌های آنان در ایران از مصونیت سیاسی ـ قضایی برخوردار شدند. لایحه کاپیتولاسیون ابتدا در سوم مرداد 1343 در مجلس سنا و سپس در بیست و یکم مهر 1343 در مجلس شورای ملی تصویب شد. طبق این لایحه به دولت اجازه داده می‌شود که رئیس و اعضای هیات‎های مستشاری نظامی ایالات متحده را در ایران که به موجب موافقت‌نامه‌های مربوط در استخدام دولت شاهنشاهی می‌باشند از مصونیت‌ها و معافیت‌هایی که شامل کارمندان اداری وقت در بند ـ و ـ ماده اول قرارداد وین که در تاریخ 18 آوریل 1961 مطابق 29 فروردین ماه 1340 به امضا رسیده است، می‌باشد، برخوردار نماید. «5»

امام با تمامی مخفی‌کاری‌های دولت، دو سه روز‏‎ ‎‏بعد از تصویب لایحه از مذاکرات مجلس در این باره مطلع گردیدند و در جلسه‌ای که با حضور شهید محلاتی و آقای مولایی بود، فرمودند: «این از آن اموری است که ما باید دنبال کنیم و عزت اسلام را زنده کنیم. این قصه رای زن‌ها نیست که آنها به ما وصله ارتجاعی بچسبانند، این قصه تقسیم اراضی نیست که به ما بگویند طرفدار مالکین هستند، این مسئله‌ای است که تمام آزادی‌خواهان دنیا این مسئله را قبول دارند که ما برای آزادی می‌جنگیم. ما هدف‌مان یک هدف ارتجاعی نیست؛ ما هدف‌مان این است که از زیر یوغ استعمار آمریکا و اسرائیل بیرون بیاییم. ما می‌خواهیم یک ملت مستقل باشیم نه زیر یوغ استعمار آمریکا که مستشارانش در مملکت ما هر چه جنایت می‌خواهند بکنند، بکنند و هیچ دستگاه قضایی حق نداشته باشد آنها را دستگیر کند». «6»

امام بعد از مطلع شدن از قضیه، به مراجع و مدرسین بزرگ حوزه علمیه قم خبر می‌دهد و خواستار تشکیل‏‎ ‎‏جلسه‌ای برای بررسی موضوع و اخذ تصمیم درباره آن می‌شود. طبق نقل بعضی از‏‎ ‎‏بزرگان این جلسه با حضور مراجع و جمعی از علمای بزرگ حوزه در منزل حاج آقا‏‎ ‎‏سیداحمد زنجانی برپا می‌شود. امام در آنجا قضیه را به طور مفصل بیان می‌کند و از‏‎ ‎‏مراجع می‌خواهد که با سخنرانی، اعتراضشان را بیان کنند؛ اما هیچ یک نمی‌پذیرند که‏‎ ‎‏امام ناراحت می‌شود و می‌گوید: «اگر شما سخنرانی نکنید من خودم به تنهایی مطلب را‏‎ ‎‏اعلام خواهم کرد» و جلسه را ترک می‌کند. منتها بعد از سخنرانی امام که تاثیر عمیقی بر‏‎ ‎‏مردم گذاشت و به جهت اهمیت فوق العاده مطلب، آقای شریعتمداری نیز در همان روز‏‎ ‎‏در منزلش برای عده‌ای از طرفدارانش و جمعی که بعد از سخنرانی امام از منزل ایشان‏‎ ‎‏بیرون آمده و در سر راه‌شان به منزل آقای شریعتمداری رفته‌اند و به گفته حاضران در‏‎ ‎‏جلسه یک پنجم حضار مجلس امام هم نبودند سخنرانی می‌کند و مطلب را بیان می‌کند و‏‎ ‎‏باز مثل همیشه با دعوت از مردم برای حفظ خونسردی و آرامش از دولت می‌خواهد که‏‎ ‎‏در این باره توضیح بدهد.‏ «7»

صبح روز دوشنبه چهارم آبان 1343 که مصادف با تولد حضرت فاطمه‌الزهرا(س) بود، امام تصمیم گرفتند که در مورد کاپیتولاسیون سخنرانی کنند. رژیم که از قبل در جریان سخنرانی امام قرار گرفته بود، با اعزام نماینده‌ای به قم، سعی کرد تا مانع سخنرانی ایشان شود ولی امام این فرد را به حضور نپذیرفتند. او به ناچار با فرزند امام (حاج آقا مصطفی) دیدار کرد و با زبان نصیحت و تهدید اظهار داشت: «...آمریکا به منظور کسب وجهه در میان مردم ایران با تمام قدرت فعالیت می‏کند و پول می‏ریزد و از نظر قدرت در موقعیتی است که هرگونه حمله به آن به مراتب خطرناکتر از حمله به شخص اول مملکت است! آیت‌الله خمینی اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد. دیگر هرچه بگویند -حتی حمله به شخص شاه- چندان مهم نیست!». ولی حضرت امام در سخنرانی 4 آبان چه گفتند؟ بخش‌هایی از این سخنرانی را مرور می‌کنیم:

- اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاه‌های ایران حق ندارند محاکمه کنند، بازپرسی کنند، باید برود آمریکا! آنجا در آمریکا ارباب‌ها تکلیف را معین کنند!
- ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟ برای اینکه می‌خواستند وام بگیرند از آمریکا!
- آقا، من اعلام خطر می‌کنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می‌کنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر می‌کنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر می‌کنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می‌کنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می‌کنم!



- آقا! اگر این مملکت اشغال آمریکاست، پس چرا این قدر عربده می‌کشید؟! پس چرا این قدر دم از «ترقی» می‌زنید؟! اگر این مستشارها نوکر شما هستند، پس چرا از اربابها بالاترشان می‌کنید؟! پس چرا از شاه بالاترشان می‌کنید؟! اگر نوکرند، مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند، مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل می‌کنند، شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال آمریکایی است پس بگویید!
- آقا فکری بکنید برای این مملکت؛ فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی‌ قرض بیاورید؟! هی نوکر بشوید! البته دلارْ نوکری هم هست! دلارها را شما می‌خواهید استفاده کنید، نوکریش را ما بکنیم! اگر ما زیر اتومبیل رفتیم، کسی حق ندارد به آمریکایی‌ها بگوید بالای چشمت ابرو! لکن شماها استفاده‌اش را بکنید.
- ای سران اسلام، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای نجف، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام.
- برای مستشارها مصونیت می‌گیرید؟! بیچاره وکلا داد زدند آقا از این دوستهای ما بخواهید به ما این قدر تحمیل نکنند، ما را نفروشید، ما را به صورت مستعمره درنیاورید.

علاوه بر سخنرانی شدید اللحن و محکم، در همان روز امام خمینی با صدور پیام خطاب به روحانیون و ملت ایران دلایل خود را برای مخالفت با کاپیتولاسیون اعلام کردند. صبح روز 13 آبان نیروهای نظامی منزل امام را محاصره و ایشان را دستگیر کردند سپس ایشان را به تهران و از آن جا به وسیله هواپیمای نیروی هوایی ارتش، ایشان را به ترکیه فرستادند . از این سخنرانی، رژیم که احساس ناتوانی می‌کرد در صدد بر آمد تا امام را از ایران تبعید کند بعدازظهر 13 آبان رادیو ایران اعلام کرد: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت واستقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده‌ شد، لذا در تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید.» «8» پس از این اتفاق، کاردار سفارت آمریکا طی پیامی به آمریکا اظهار خوشحالی کرد و نوشت: «سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد که چوب لای چرخ ما می‌گذاشت راحت شویم.» «9» به محض شنیدن خبر دستگیری و تبعید امام (ره) بازار قم بسته شد‌ و بازار تهران نیز تا مدت‌ها بسته ماند.


«۱» صحیفه امام خمینی (ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، جلد ۱، از صفحه ۴۱۵ تا صفحه ۴۲۴
«۲» موسوی تبریزی، حسین؛ خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی؛ ج ۱، ص ۱۵۵
«۳» حق قضاوت کنسولی(کاپیتولاسیون)، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، ص ۵۴
«۴» نجات علی الماسی، حقوق بین الملل خصوصی: تعارض قوانین، تهران، میزان، ۱۳۹۰، ص ۴۶.
«۵» موسوی تبریزی، حسین؛ خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی؛ ج ۱، ص ۱۵۵
«۶» روحانی . حمید ،خاطرات و مبارزات شهید محلاتی،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول،۱۳۷۶ ص۶۴
«۷» موسوی تبریزی، حسین؛ خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی؛ ج ۱، ص ۱۵۸
«۸» سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، تهران، مرکز اسناد، ۱۳۷۶ ،ج ۲، ص ۵۹
«۹» اسناد لانه جاسوسی، ج ۷۱، ص ۲۲۰



آتش به عزت؛ 21 مهر 1397

دیدگاه ها

نظر دهید

1 نظر
  • احسان جهانگیر
    درسراسرکشورجمهوری اسلامی نسخه نجات بخش این ملت, دستوراتش به اختیار ومجاهدانه بسیجیان سازندگی وفرهنگیان ومعلمان دلسوزاین نظام هستند. قدراین عزیزان رابدانید وازایشان حمایت کنید.
    پاسخ