یادداشت
هنر متعالی
نقش هنر در تعالی و رشد جامعه و انقلاب اسلامی

هنر متعالی

 

 

 

هنر را می­توان از جمله مقولات پیچیده در زندگی بشر دانست؛ هنر در میان اندیشمندان تعریف واحدی ندارد، بلکه مقوله‌ای است که تعریف‌های بسیاری برای آن ذکر می‌شود و بر اساس این تعاریف اقسام گوناگونی دارد؛ اما آنچه برای ما حائز اهمیت است، پرداختن به تعریف «هنر متعالی»، بروز و ظهور و اشکال و گونه‌های پرداخت به آن است.

هنر در اسلام، برخلاف دیگر جوامع، از مفهوم «هنر برای هنر» پیروی نمی‌کند؛ هنر در اسلام، ابزاری است ارزشمند برای نیل به اهداف الهی. «هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخ‌کامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.» «1» هنری مورد قبول اسلام است که با بهره­گیری از تعالیم دینی و دستورات الهی راهنمای مسیر درست زندگی و هدف الهی آن باشد؛ هنر مورد قبول در دیدگاه اسلامی، هنری است که رذائل را نکوهش می­کند. هنر اسلامی علاوه بر زندگی فردی، زندگی اجتماعی بشر را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلامِ ناب محمدی صلی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله‌وسلم، اسلامِ ائمه هدی علیهم‌السلام، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمه «اسلام آمریکایی» باشد.» «2»

هنر متعالی در بیان امام خمینی

 

 

 

 

باید این نکته را موردتوجه قرار داد که زندگی امروز بشر از اقسام مختلف هنر تاثیر می­پذیرد. به همین دلیل، ضرورت دارد به مقوله هنر توجه ویژه­تری بشود. هنر در صورتی­ که بی­هدف و یا در جهت اهداف طاغوت پیش برده شود، زیان­بار­تر از هرگونه تبلیغ دیگری، در این راستا عمل خواهد کرد. هنر با قدرتی که دارد می­تواند ملتی را از آنچه هست تهی سازد و به چیز دیگری بدل کند. در دوره گذشته، «شاعران درباری و نویسندگان مزدور و گویندگان وابسته بر ضد اسلام و خدمتگزاران به کشور و اسلام، از رجال پاکدامن گرفته تا علمای‌ بزرگ تراز اول، با قلم و زبان و شعر و مقاله، آنان را از ملت و ملت را از آنان جدا کردند و سایه شوم استبداد و استعمار را در طول پنجاه سال، آنچنان بر سرتاسر کشور عزیزمان گستردند که احدی را مجال گفتن حق نماند.» «3»

«در رژیم سابق تمام چیزها خصوصاً فرهنگ و هنر، محتوایش عوض شده بود؛ یعنی‌ کسی که نام سینما را می‌شنید خیال می‌کرد که آنجا باید مرکز فساد و سوء اخلاق و مرکز مخالفت با همه‌چیز باشد و یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده شود، هکذا همه‌چیز دیگر.» «4» در دوران جمهوری اسلامی ضرورت دارد که اقسام هنر، با الهام از تعالیم دینی، اخلاقی و انقلابی به عرصه زندگی مردم وارد شود. این ورود نه‌تنها خنثی‌کننده توطئه­ دشمنان است، بلکه می­تواند ابزاری قدرتمند برای اشاعه فرهنگ «ایرانی-اسلامی» مورد‌استفاده قرار بگیرد. به همین دلیل، باید «نویسندگان و روشن‌فکران متعهد و رسانه‌های گروهی بر حجم تبلیغات خود افزوده و تبلیغات دامنه‌دار دشمنان جمهوری اسلامی ایران را خنثی نمایند.» «5» این حضور فعال در عرصه­ هنر هم مردم را از زیبایی­های آن بهره­مند می­سازد و هم بمباران فرهنگی دشمن را پاسخ می­دهد.

حضور موثر در عرصه‌های فرهنگی نیازمند تربیت نیروهای معتقد است. برای تبیین آرمان­ها و ریل­گذاری مسیر حرکت جامعه با زبان هنر، ابتدا باید هنرمندانی تربیت شوند که خود به آن آرمان­ها باور قلبی داشته باشند و اراده­شان این باشد که برای تحقق اهداف الهی و پایه­گذاری فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی کار کنند. در نتیجه، پرورش هنرمندان متعهد رسالتی است که باید همواره در نظر داشته باشیم. «مدت‌ها باید زحمت بکشیم و باور کنیم که خودمان دارای یک فرهنگ بزرگ انسانی با ارزش‌های اسلامی هستیم و اگر امروز کمبود نیروی انسانی هست به‌خاطر همین است که افکار به آن طرز تفکر عادت کرده بود.» «6»

هنر متعالی که همان هنری است که فراگیری اصول و قواعد آن برای هنرمندان ضروری است، همانند ودیعه‌ای از جانب خداست؛ لذاست که هنرمند متعهد باید با هنر خود جامعه را به‌سوی سعادت و حیات طیبه رهنمون سازد. هنرمند باید بداند که ماموریت او می‌تواند سرنوشت جامعه را مشخص سازد و «هنرمندان تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به‌غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند.» «7» این هنرمندان که همان هنرمندان مکتبی و تربیت‌یافتگان اسلام و انقلاب‌اند، باید به آن جنبه از هنر که به جنگ با سلطه­ ستمکاران می­پردازد، اهمیت دهند. «باید به هنری پرداخت که راه ستیز با جهان‌خواران شرق و غرب و در راس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.» «8» این‌گونه است که هنر به‌عنوان ابزاری قوی که بر روح و فکر آدمی اثر­گذار است، رسالت خود را برای به سعادت رساندن جامعه انجام می­دهد؛ رسالت رساندن جامعه به استقلال و جدایی از وابستگی به ابر­قدرت­ها.

اما آنچه در طول تاریخ میان اندیشمندان اسلامی مورد مناقشه بوده، حلیت یا حرمت جلوه‌های گوناگون هنر است تا آنجا که در بعضی اعصار موسیقی و تصویرگری به‌طور کلی حرام شمرده می‌شد؛ جلوه‌هایی که در دوران امروز بسیار پرکاربرد و پر مصرف‌اند. برای مثال، موسیقی در تمام آثار صوتی و تصویری دنیای امروز نقش دارد. رادیو و تلویزیون دو رسانه­ همگانی در تمام تولیدات خود از اقسام مختلف موسیقی بهره می­گیرند. باید توجه داشت که اگر هر یک از جلوه­های هنر در جایگاه درست و به شیوه­ای صحیح به‌کار گرفته شوند، می­توانند مجاز و مفید باشند؛ مثلاً، آنچه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه درباره سرودهای انقلابی زمان جنگ گفته­اند نمونه‌ای از تایید این‌گونه کاربرد­های صحیح است. «این جور سرودهایی که مهیج است و سرودهایی که مفید است، اشکال ندارد.» «9»

درباره دیگر جلوه­های هنر نیز همین روند برقرار است. چنان‌که سینمایی که روزگاری در زمان طاغوت، ستایشگر و مروج فرهنگ مبتذل غربی بود، پس از انقلاب اسلامی تولیداتی داشت که جلوه­گاه رشادت­های رزمندگان اسلام و مدافعان وطن بود؛ حتی در زمان حکومت طاغوت هم، بارقه­های فرهنگ اصیل ایرانی در برخی آثار سینمایی متجلی بود که آن­ها را از دیگر تولیدات مبتذل متمایز می­ساخت. «فیلم­هایی که‌ خود ایرانی‌ها درست می‌کنند به نظرم بهتر از دیگران است؛ مثلاً، فیلم «گاو» آموزنده بود، اما حالا این فیلم­ها باید حتماً از آمریکا و یا از اروپا بیاید با یک بی‌بندوباری، تا روشن‌فکران غربزده شاد شوند. فیلم‌هایی که از خارج به ایران می‌آید اکثراً استعماری است.» «10»

از دیگر اقسام هنر که نقش موثری در هدایت جوامع به‌سوی سعادت دارد، ادبیات است. هنری که خود دارای جلوه­های گوناگونی است که شعر و داستان برجسته‌ترین آن­ها هستند. چنان‌که رسالت خودباوری و ایجاد انگیزه و نشاط، بر دوش صاحبان قلم شناخته شده است. «باید  نویسنده‌های ما، گویندگان ما همه‌شان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند. مایوس نکنند ملت را. بگویند توانا هستیم، نگویند ناتوان هستیم. بگویند خودمان می‌توانیم و واقع همین‌طور است، می‌توانیم. اراده باید بکنیم. نویسنده‌های ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمی‌خواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آن‌ها بدهند که می‌توانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسنده‌ها و گوینده‌ها به‌جای اینکه به هم اشکال‌تراشی بکنند، به‌جای اینکه به جان هم بریزند، با هم امید و اطمینان و استقلال روحی در ملت ایجاد کنند. اگر این خدمت را این رسانه‌های گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان، این اطمینان را در ملت ایجاد کنند ما تا آخر پیروز هستیم و حیف است که یک ملتی که ایستاده و خون جوانان خودش را داده و همه‌چیزش را فدای اسلام و استقلال کشورش کرده ماها که گوینده و نویسنده هستیم، آن‌هایی که در مطبوعات چیز می‌نویسند، در رادیو و تلویزیون صحبت می‌کنند، حیف است که این‌ها توجه به این معنا نداشته باشند که باید این ملت را امیدوار و مطمئن کرد.» «11»  این نویسندگان هستند که می­توانند سمت‌وسوی فکری جامعه را مشخص کنند و خواست امام به‌عنوان رهبر انقلاب مردمی ایران از آن­ها این بود که «الآن از قلمتان استفاده کنید و برای خیر این ملت و جامعه قلم‌فرسایی کنید.» «12» در کنار نویسندگان باید به نقش شعرا نیز توجه ویژه نمود، چراکه «لسان شعر بالاترین لسان است.» «13» لطافتی که در زبان شعر نهفته است و بر روح آدمی تاثیر می­گذارد و این هنر را به ابزاری قدرتمند برای پرورش و سعادتمندی انسان بدل می­سازد.

در مجموع باید این نکته را موردنظر قرار داد که اسلام هنر را صرفاً برای هنربودن آن ستایش نمی­کند، بلکه اسلام هنری را شایسته مدح و ترویج می­داند که هدفی متعالی داشته باشد؛ هدفی که با بهره­گیری از آموزه­های دینی معین شده باشد و جامعه برای نیل به آن حرکت کند. این حرکت جامعه می‌تواند تحت‌تاثیر آثار هنری هنرمندان متعهد باشد؛ آثاری که با درگیرکردن روح انسان، آموزه­های الهام­بخش را به آن منتقل می­کند و انسان را برای رسیدن به حیات جاودان و سعادت رهنمون می­سازد. اگر در این راه سختی و مشکلی بر سر راه جامعه قرار گیرد باز این هنرمند است که با اثر خود، جامعه را آماده مقابله با آن مشکل می­کند. به همین علت است که باید گفت پرداختن به هنر نه‌تنها نکوهیده نیست، بلکه می­توان آن را عملی متعالی و درست در مسیر سعادت بشر دانست.

«۱» پیام به هنرمندان و خانواده شهدا (تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد)، ۳۰ شهریور ۱۳۶۷

«۲» همان

«۳» پیام به رئیس‌جمهوری و دادستان کل انقلاب (عفو عمومی به‌مناسبت سال نو)، ۲۸ اسفند ۱۳۵۸

«۴» سخنرانی در جمع مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد (جایگزینی فرهنگ اسلامی)، صبح ۱۷ آبان ۱۳۶۲

«۵» پیام به بسیجیان و ملت ایران در هفته بسیج (ضرورت حراست از اسلام و کشور)، ۴ آذر ۱۳۶۰

«۶» سخنرانی در جمع مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد (جایگزینی فرهنگ اسلامی)، صبح ۱۷ آبان ۱۳۶۲

«۷» پیام به هنرمندان و خانواده شهدا (تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد)، ۳۰شهریور ۱۳۶۷

«۸» همان

«۹» سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی صدای جمهوری اسلامی (نظارت بر برنامه‌ها)، قبل‌ازظهر ۲۵ خرداد ۱۳۵۹

«۱۰» سخنرانی در حضور مدیر عامل صداوسیما (اهمیت رادیو- تلویزیون و وظایف آن)، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹

«۱۱» سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (اغفال جهان سوم در جهت استثمار آن‌ها)، پیش‌ازظهر ۲۹ دی ۱۳۵۹

«۱۲» سخنرانی در جمع نویسندگان (تفرقه بین روحانیون و روشن‌فکران)، بهمن ۱۳۵۷

«۱۳» سخنرانی در جمع میهمانان مراسم دهه فجر (آگاه‌نمودن مستضعفان جهان)، صبح ۲۱ بهمن ۱۳۶۱



هنر متعالی؛ 20 فروردین 1401

دیدگاه ها

نظر دهید

2 نظر
  • محمد معین عزیزی

    با آرزوی قبولی عبادات مردم عزیز جمهوری اسلامی ایران
    درود و رحمت خداوند بر روح طیبه شهدا والامقام انقلاب اسلامی
    و روح مطهر حضرت امام خمینی رحمت الله علیه

    پاسخ
  • عاشق امام و جانشین بر حق او

    بسیار عالی. همین دیدگاه ها و نظرات هنرمندانه و کاربردی بوده است که «هنرمندی مکتبی» مانند سید شهیدان اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی را تربیت کرده و عاشق خویش نموده است.

    پاسخ