کنشگری ارزشمدار مردم و رهبری الهی امام در انقلاب اسلامی، ترکیبی استثنائی آفرید. هریک از روزهای سال 57 از حرفهای نگفته و روایتهای ناخوانده این ترکیب معجزهآفرین هنوز لبریز است از روایت مردم بیمانندی که تا پای جان برای آرمان مقدسشان ایستادند. در ادامه تنها چند روایت از دریای روایتهای 57 را میخوانید.
مردم روسفید
بعد از جمعه خونین 17 شهریور 57 و سرعتگرفتن جریان انقلاب، اعتصاب گروههای سیاسی و اقتصادی شدت گرفت. مردمی که تا پیش از این بهدور از چشم ساواک وجوه شرعی خود را به دست نمایندگان امام میرساندند، برای چاپ کتابهای روشنگر مخفیانه هزینه کرده و حتی برای حمایت از خانواده شهدا و زندانیان، به اعتراف اسناد ساواک کمکهای میلیونی «1» جمعآوری میکردند، اینبار آشکارا در میدان اقتصادی به مبارزه با رژیم پهلوی پرداختند. اعتصابات پیدرپی باعث شد تا اواخر مهر تقریباً همه مراکز عمومی از جمله بازار، بانکها، وزارتخانهها، روزنامهها، کارخانههای بزرگ تعطیل و خواستههایی از جمله انحلال ساواک، لغو حکومت نظامی، آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت امام خمینی، اهداف اصلی اعتصابات مطرح شود.
دومینوی اعتصاب سراسری به صنعت نفت رسیده و رژیم با کاهش درآمد چند میلیون دلاری مواجه شد. امام خمینی اعتصاب در صنعت نفت را «اعتصاب مقدس» نامیده و فرمودند: «رحمت خداوند تعالی بر شما آگاهانی که با اعتصاب پرارزش خود روی ملت را سفید نمودید. اعتصاب شما هر روز و هر ساعتش باارزش و کوبنده است». «2»
رژیم برای خروج از بنبست، به راههایی از جمله افزایش ۲۵ تا ۵۰درصدی دستمزدها و بازداشت رهبران اعتصابات متوسل شد، اما مردم پای حرف امام و آرمان انقلاب اسلامیشان ایستادند. هیچیک از این اقدامات نتوانست تاثیری بر روند اعتصابات داشته باشد، زیرا پیکان اعتراضات، قلب حکومت و شخص شاه را نشانه گرفته بود. در نهایت نیز با نزدیکشدن به فصل سرما با فرمان امام «3» و نامهای که به مهندس بازرگان و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نوشتند، از اعتصابکنندگان خواستند استخراج و پالایش نفت را بهقدر نیاز داخلی از سر بگیرند.
اربعین استثنائی
پیام ساده و شفاف بود؛ امام خمینی روز 25 دی 57 و در آستانه اربعین حسینی برای مردم نوشتند: «اربعین امسال استثنایی و نمونه است؛ راهپیمایی و تظاهرات پرشور در این اربعین وظیفه شرعی و ملی است. ملت بزرگ ایران در سراسر ایران با راهپیمایی و تظاهرات خود این نظام را دفن میکند». «4»
محبوبیت امام، رخنههای بزرگی حتی در بدنه نیروهای نظامی ایجاد کرده بود. عدهای از آنها صریحاً اظهار میکردند که «ما مسلمان و مقلد آیتالله خمینی هستیم و نمیتوانیم برخلاف اوامر و دستورات آیتالله رفتار کنیم». «5» با رفتن محمدرضا پهلوی در 26 دی، توان مضاعفی به زانوان مبارزان آمد، اما هنوز رژیم در حال دستوپازدن بود و آمریکا با فرستادن ژنرال هایزر آخرین تلاشها را برای حفظ رژیم انجام میداد.
اما مردم پای حرف امام و آرمان انقلاب اسلامیشان ایستادند.
پیام امام، اهالی شهر و روستا و حتی عشایر را به محل تجمعات در شهرهای کوچک و بزرگ کشور کشاند. خروش مردمی به تهران و چند شهر بزرگ دیگر محدود نمانده و از آبادان و خرمشهر تا سبزوار و گنبد کاووس تصاویر بیسابقه حضور مردم را به خود میدید. این راهپیمایی که در بعضی از شهرها تا پنج ساعت هم طول کشید تیتر اصلی روزنامههای فردا شد. کیهان آن را «عظیمترین راهپیمایی مذهبی و سیاسی تاریخ» قلمداد کرد.
هایزر آمریکایی درباره عظمت تظاهرات روز 29 دی در خاطرات خود مینویسد: «گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که راهپیمایی شتاب گرفته است. میتوانستم خیابانهای اطراف ستاد را ببینم که پر از جمعیت بود». «6» او اعتراف کرد که این روز برایش «بدتر از روز فرار محمدرضا پهلوی از ایران» بوده است.
مردم شجاع
ژنرال چهارستاره آمریکایی از آن سر دنیا آمده بود تا آخرین تلاشها برای جلوگیری از وقوع انقلاب مردمی ایران را انجام دهد. هایزر ماموریت داشت فرماندهان ارتش را که همه نگران امنیت شخصی خود بودند منسجم و البته در کنار بختیار نگه دارد؛ همچنین با طرح و برنامههای دقیق زیربنایی و عملیاتی، زمینههای کودتای نظامی را فراهم کند. ظاهراً مزه کودتای 28 مرداد 1332 به مذاق آمریکاییها خوش آمده بود.
ژنرال آمریکایی ماموریت یکماهه خود در ایران را با جلسات فشرده پیش برده و 17 بهمن ایران را ترک کرد. بعد از بازگشت به آمریکا، «برژینسکی» «7» از او میپرسد که آیا آمادگی برای کودتا وجود دارد؟ هایزر جواب میدهد که «ارتش ظرف 24 ساعت آمادگی شروع عملیات را دارد». با پیچیدهترشدن اوضاع، 21 بهمن، کلید آغاز عملیات فشرده میشود. نخستین اقدام، خالیکردن خیابانها از مردم بود؛ لذا، دستور برقراری حکومت نظامی ساعت دو از رادیو پخش شد. اطلاعیه از این قرار بود که حکومت نظامی از ساعت چهار بعد از ظهر آغاز خواهد شد؛ بلافاصله، اعلامیهای از سوی امام صادر شد: «حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم بههیچوجه به آن اعتنا نکنند». «8»
اگرچه خاطرات تلخ کشتار دی 56 قم و 17 شهریور تهران در حافظه ملت بود، اما مردم پای حرف امام و آرمان انقلاب اسلامیشان ایستادند. پیام امام روی پلاکاردهای بزرگ نوشته شد، از طریق بلندگو در محلههای مختلف اعلام شده و هر کس با وسیله نقلیه خود به خیابان میآمد تا این پیام هرچه زودتر به گوش افراد بیشتری برسد. با تلفن به شهرهای مختلف نیز اطلاعرسانی شد. طولی نکشید که خیابانها مملو از سیل خروشان مردم انقلابی شد. پیام واضح مردم، پذیرش قلبی رهبری امام خمینی رحمهاللهعلیه بود. این حضور شجاعانه پس از فرمان الهی امام خمینی رحمهاللهعلیه باعث شد نقشه بهظاهر دقیق دشمنان خارجی و خائنان داخلی خنثی شود.