مهدی زارع، روزنامهنگار
درباره نفت تاکنون حرفهای زیادی زدهشده و کتابهای بسیاری نوشته شده است. اگرچه طلای سیاه حتی از دوره باستان هم در جامعه ایرانی حضور داشته،«1» اما در طول تاریخ ۱۵۰ساله گذشته این ماده عجیب و باستانی اهمیت صدچندان پیداکرده تا جایی که میتوان ادعا کرد به مهمترین مولفه حکمرانی کلان ما تبدیل شده است. انقلاب صنعتی و ورود انسان به عصر مدرن باعثشده نفت، مصرف و تولید آن، شاخص اصلی پیشرفت و ترقی یک ملت دانسته شود؛ اما آنچه انگیزه نوشتن این یادداشتشده نزدیکشدن به ۲۹ اسفند، سالروز ملیشدن صنعت نفت ایران، است. به این بهانه تلاش کردهایم بخشی از اندیشه امام خمینی رحمهاللهعلیه درباره نفت را بررسی کنیم.
نفت؛ شریان حیات
نقش ویژه نفت در دوره مدرن زمینه وابستگی صنعت و کارخانجات صنعتی به این ماده را فراهم کرده است. امام خمینی رحمهاللهعلیه با وقوف به همین نقش نفت در صنعت کشورهای غربی است که آن را «شریان حیات» استعمار معرفی میکنند: «برادران من! ... توجه کنید که شما شریانهای ابرقدرتها و غرب و شرق را در دست دارید»؛ «2» در واقع، حضرت امام در انگاره معرفتشناختی خود، که تقابل با شر و شیطان بخش جدی آن را تشکیل میدهد، صرفاً به تقریر امور انتزاعی نمیپردازند. از نظر ایشان، نفت سلاحی (چه بسا مهمترین سلاحی) است که میتواند زمینه تفوق و برتری جبهه حق را در این نبرد تاریخی فراهم کند.
در نگاهِ سلبی بنیانگذار انقلاب، مدیریت و آقایی بر این «رگ حیات» باید دست امت اسلام باشد: «شریان حیات شرق و غرب در دست اینها [حکومتهای اسلامی] است، نفت شریان حیات اینهاست. اگر ده روز نفت را به روی آنها ببندند، خاضع میشوند آنها. در عین حالی که این شریان در دست حکومتهای بهاصطلاح اسلامی است، در عین حال تقدیم میکنند و التماس هم میکنند. این مصیبت نیست؟» «3» این مصیبت وقتی عظیمتر میشود که میبینیم غرب از گذشته در قبال نفتی که از جهان اسلام به تاراج میبرد، بازار این کشورها را تبدیل به بازار مصرف خود کرده و در عوضِ پول نفت به بهانه حفظ امنیت این کشورها، اقدام به ایجاد پایگاههایی برای مبارزه با شوروی (روسیه و چین کنونی) میکند؛ بهعنوان مثال، حضرت امام در نقد شیوه تعامل محمدرضاشاه با غرب میفرمایند: «آمریکا میخواهد یک پایگاه نظامی درست کند در ایران، در مقابل شوروی؛ نفت ما را میگیرد پایگاه برای خودش اینجا درست میکند! هم خود نفت را میبرد، هم عوضش را میبرد؛ عوضش هم به نفع خود او هست ...».«4» این الگوی عمل آمریکا را حتی امروز هم در کشورهای حاشیه خلیج فارس میبینیم و میدانیم که بزرگترین پایگاههای آمریکا در منطقه در کشورهای عربی قرار دارد.
وابستگی استعمار به نفت
این ادعای حضرت امام شواهد دقیقی هم دارد؛ مروری بر آمارهای جهانی نشان میدهد بیشترین میزان واردات نفت را کشورهای توسعهیافته شرقی و غربی (اتحادیه اروپا، چین، آمریکا، هند، ژاپن و کرهجنوبی) به خود اختصاص دادهاند. آمریکا با اینکه خود جزو تولیدکنندههای اصلی نفت در جهان است، روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت وارد میکند، اما این عدد همه نفت مصرفی این کشور نیست! ایالات متحده روزانه بیش از ۲۱ میلیون بشکه نفت مصرف میکند که معادل یکپنجم همه نفتهای مصرفشده در جهان (۱۰۵میلیون بشکه «5» ) است.«6» این اعداد نشان میدهد صنعت در آمریکا و دیگر کشورهای توسعهیافته بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنیم به این ماده وابسته است. از طرفی، جهان اسلام حدود 75درصد از کل ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد. عربستان با حدود 18درصد ذخایر جهانی در صدر جهان اسلام است و پس از آن ایران 9درصد، عراق 8.5درصد، کویت 6درصد، امارات 5.9درصد، لیبی 2.8درصد و نیجریه 2.2 درصد قرار دارند. «7» این درحالی است که ذخیره نفت ایالات متحده حدود ۲درصد ذخایر جهانی است!
مرور این آمار (مصرف عمده نفت توسط غرب و مالکیت عمده این ماده توسط جهان اسلام) نشان میدهد که اگر جهان اسلام متحد شود بهراحتی میتواند در جهان اثرگذار باشد.
طلای سیاه، سلاح وحدتبخش
حضرت امام با وقوف به این نیاز حیاتی غرب به نفت، صحبت از لزوم مدیریت شریان حیاتی غرب را مطرح میکنند. ایشان اتفاقاً مسائلی مانند فلسطین و اسرائیل (نماد غرب و استعمار در منطقه) را بهترین و مهمترین دستاویزها و بهانهها برای اتحاد جهان اسلام میدانند. از نگاه ایشان، یکی از دلایل قیام ملت مسلمان ایران حمایتهای نفتی شاه از اسرائیل است. ایشان پیش از انقلاب در پاسخ به پرسش خبرنگار مجله الاقتصادالعربی و بولتن خبری خاورمیانه در پاریس میفرمایند: «یکی از علل قیام مردم مسلمان ایران علیه شاه، حمایت بیدریغ او از اسرائیل غاصب است و شاه، نفت اسرائیل را تامین میکند ... ما به دشمنان بشریت و انسانیت نفت نمیدهیم».«8» حضرت امام دلسوزانه از سران جهان اسلام هم میخواهند که منش و روش ایران را پی بگیرند تا بتوانند ضربات اصلی و کاری به استعمار وارد کنند و آن را به تسلیم وادارند: «ملتهایی که در فقر و مسکنت غوطه میخورند و زرهای آنها را و طلای سیاه آنها را در حلقوم دیگران میریزند، ادراک میکنند که موافقت با جمهوری اسلامی، بیرونکردن قدرتهای اجنبی و سلطههای کفار است و برچیدن بساط آنهاست».«9»
نفت، عامل پیشرفت
در بُعدی دیگر، نفت عامل پیشرفت و تحرک جوامع اسلامی هم هست. نفت و همه منابع زیرزمینی در نظر امام سبب تقویت جبهه حق و تقویت آن است. ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه آلمانی دنیای سوم در پاریس، که از برنامه امام برای رفاه مردم میپرسد، میفرمایند: «با رفتن شاه ترمیم خرابیها ممکن خواهد بود ... درآمد حاصله از نفت که حیف و میل و صرف هزینههای زائد و مضر شده است، به مصرف رفاه حال مردم فقیر خودمان خواهد رسید. توزیع ثروت و درآمدها بر اساس عدالت اسلامی، وضع تودههای مردم ما را بهبود خواهد بخشید»؛«10» بهعبارتی، نفت همانطور که شریان حیات غرب و استعمار است، عامل پیشرفت جامعه اسلامی هم هست: «باید به نفت نقش بایسته و حسابشده در اقتصاد کشورها و به طریق اولی کشورهای نفت خیز داد و به اقتصاد کشور قابلیت رشد واقعی بخشید و نه رشد کاذب. ما سیاست نفتی خود را بر این اساس تنظیم خواهیم کرد»؛«11» بنابراین، نفت در نگاه حضرت امام، در وهله اول، سلاحی است که با آن باید علیه غرب و استعمار وارد عمل شد (نگاه سلبی) و در بُعد دیگر، همین نفت میتواند عامل پیشرفت کشورهای اسلامی را فراهم کند (نگاه ایجابی).
مقدمات استفاده اصولی از نفت
اما این کاربرد دوگانه (سلبی و ایجابی)، اگر بخواهد بهمعنای واقعی کلمه عملیاتی شود، مقدماتی دارد؛ برای اینکه نفت بهمثابه یک سلاح علیه استعمار بهکار گرفته شود یک مقدمه مهم موردنیاز است و آن اینکه امت اسلام باید یکپارچه و متحد شوند و این خود نیازمند آگاهی جهان اسلام از قدرتی است که در اختیار دارد. «اگر ملتهای اسلامی و دولتهای کشورهای اسلامی، با اینهمه امکانات انسانی و ذخایر مورد احتیاج حیاتی قدرتمندان، از روی قدرت با آنان برخورد کنند ... و آنان را تهدید به بستن مرزهای خود به روی آنان و قطع کمکهای خود از نفت و غیر آن نمایند، شکی نیست که آنها در مقابل این قدرت، که ما قدر آن را نمیدانیم، تسلیم خواهند شد.»«12»
از آن طرف هم، اگر بخواهیم نفت را برای پیشرفت بهکار گیریم، باید مقدماتی فراهم شود؛ اولین مقدمه، عدم وابستگی به نفت است. این عدم وابستگی باید هم در سطح نظری اتفاق بیفتد و هم در فضای عملیات. دراینباره حضرت امام میفرمایند: «چه کسی به خود حق میدهد که به ما دستور بدهد که ما همیشه باید نفت خود را سخاوتمندانه تاراج کنیم و به دیگران بدهیم و خود از آن استفاده نکنیم؟»«13» بدیهی است که این نگاه به نفت و استخراج آن زمانی معنا مییابد که ایده استقلالطلبی امام به حوزه منابع هم تسری پیدا کند و کشورمان (یا حتی جهان اسلام) به مرحلهای از پیشرفت برسد که وابستگی به مصرف نفت نداشته باشد. یکی دیگر از شواهد بر این ادعا، مصاحبه حضرت امام با خبرنگار روزنامه هلندی دی ولت کرانت در پاریس است. ایشان، در پاسخ به سوال این خبرنگار از برنامه امام برای نفت، میفرمایند: «ما از نفت استفاده خواهیم کرد، ولی دلیلی ندارد که همیشه صادرکننده آن باشیم. ما [الان] چیزی را که نداریم و به آن نیاز داریم، از خارج میخریم، ولی چرا خود تولیدکننده مایحتاج خود نباشیم؟ سیاست ما همیشه بر مبنای حفظ آزادی و استقلال و حفظ منافع مردم است که این اصل را هرگز فدای چیزی نمیکنیم».«14» در همین مصاحبه، وقتی خبرنگار میپرسد: «آیا نظرِ ملیکردن خصوصاً کمپانیهای نفتی را دارید؟» ایشان میفرمایند: «ما هر قراردادی را که به ضرر ایران باشد، به نفع ایران لغو خواهیم کرد».«15» بهوضوح میتوان دریافت که نوع نگاه حضرت امام حتی به مسئلهای مثل نفت، که پایه اصلی درآمدی ایران است، هم منطبق بر اصل قرآنی نفی سبیل است و هرگونه رفتاری که زمینه تسلط کفار بر کشور را فراهم کند رد میکنند. واضح است زمانی میتوانیم این ایده را عملیاتی کنیم که توسعه و پیشرفت، وابستگی مطلق به فروش نفت نداشته باشد؛ اتفاقی که هنوز نیفتاده است! این نگاه امام در اندیشه رهبر معظم انقلاب هم به ودیعه گذاشتهشده و ایشان هم فرمودهاند: «اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود. باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه خاص تمرکز پیدا میکنند».«16»
این اندیشه امامان انقلاب درباره وابستگی به نفت هم دو دلیل اصلی دارد؛ اول اینکه اگر بخواهیم از نفت بهعنوان سلاحی علیه دشمن استفاده کنیم، خودمان باید از تغییرات و تلاطمات قیمتی آن مصون باشیم؛ بهعنوان مثال، تحریم نفتی روی اقتصادمان اثرگذار نباشد. دوم اینکه نفت را امانتی در اختیار ما میدانند که باید به نسلهای آینده تحویل دهیم.