یادداشت
هزار و سیصد و عاشورا
از نهضت عاشورا تا انقلاب ایران؛ نزاع تاریخی مستکبران و مستضعفان

هزار و سیصد و عاشورا

 

 

 

فهیمه آقاخانی، پژوهشگر تاریخ معاصر

بسیاری از تحلیلگران انقلاب درباره انقلاب اسلامی معتقدند «همانندسازی مبارزه سیاسی علیه شاه با واقعه عاشورا مردم را مشتاقانه به استقبال از شهادت و مرگ هدایت کرد.» «1» میشل فوکو در تحلیلی فراتر آن را «انقلاب به نام خدا» می‌داند و می‌گوید: «زبان شکل و محتوای مذهبی انقلاب اسلامی ایران امری عارضی، اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه تشیع بود که با تکیه بر موضع مقاوم و انتقادی دیرینه خود در برابر قدرت‌های سیاسی حاکم و نیز نفوذ عمیق و تعیین‌کننده در دل انسان‌ها، توانست نقش‌آفرینی نماید»؛ «2» اما این نفوذ عمیق مذهبی چگونه خود را در دل این انقلاب نمایان کرد؟ روحانیت مبارز به‌ویژه بنیان‌گذار انقلاب چگونه با همانندسازی شرایط روز و تاسی از مفاهیم نهضت عاشورا و نمادهای دینی برای همراهی مردم نه‌تنها برای سقوط رژیم پهلوی که در هدفی بزرگ‌تر، مبارزه با آمریکا گام برداشتند؟

در قلب فاطمیه

روز چهارشنبه 15 تیر 1285 مصادف با ایام فاطمیه، مجلس ذکر مصیبتی در منزل آیت‌الله طباطبایی برگزار شد. او در میان انبوه جمعیت معترضی که شروع‌کننده نهضت مشروطه بودند روی منبر رفت و خطابه‌ای سیاسی ایراد کرد. نکته مهم این خطابه تلفیق تاریخ با اتفاقات روز بود. «همین استبداد بود که جده‌ام زهرا را سیلی زدند. برای مطالبه حقوقش بود که استبداد بازویش را به تازیانه سیاه کرد. استبداد طفلش را سقط نمود. همین استبداد بود که حضرت سیدالشهدا را شهید کرد... .» «3»

این کلمات نغز که بر روی منبر مجلس عزاداری فاطمیه مطرح شد، سوال بسیار مهمی را در ذهن برمی‌انگیزد، پیش از این‌هم علما تمام این مطالب را می‌دانستند. منابع و مسائل تاریخی مورد استناد آیت‌الله طباطبایی یافته‌های جدیدی نیست، ولی چرا تا آن موقع روحانیون به فکر ایفای نقش فعال سیاسی نبودند؟ چگونه بود که بخش‌هایی از علمای پیشین با همان سلاطین مستبد، حشرونشر داشتند و آن‌ها را تایید هم می‌کردند، ولی ناگهان این عالم شیعه بر اساس همان منابع  و مدارکی که در اختیار پیشینیان قرارداشته در مجلس عزاداری فاطمیه به سلطنت مطلقه می‌تازد؟ «1» «4» این تغییر گفتمان سیاسی روحانیت آغازگر اتفاقی بزرگ در جامعه مذهبی ایران بود که با همراهی علما نهضت مشروطه را رقم زد؛ نهضتی بزرگ که در نهایت به خانه‌نشینی روحانیون و دوری از سیاست آن‌ها انجامید، اما تجربه اندوخته از آن، هفتاد و اندی سال بعد منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیت شد.

انقلابی متفاوت

در فرآیند انقلاب‌ها، بسیج‌سازی نقش اساسی دارد که خود نیازمند ایدئولوژی و شکل‌گیری نوعی باور جمعی است تا توده‌ها را تحت‌تاثیر قرارداده و آن‌ها را برای کنش انقلابی آماده سازد. در انقلاب اسلامی ایران این امر بسیار پرقدرت و گسترده بود. دلیل این امر پشتوانه ایدئولوژی شیعی و آموزه‌های غنی آن بود. به اذعان اکثر صاحب‌نظران، فرهنگ و ارزش‌های نهضت امام حسین علیه‌السلام و الهام از آن قیام مقدس در شکل‌گیری نظام اسلامی ایران بسیار اثرگذار بوده. نمادها و اسطوره‌های این نهضت عظیم با برجسته‌سازی و همانندانگاری بنیان‌گذار انقلاب اسلامی به ابزاری قدرتمند در تهییج مردمی و بسیج انقلابی مبدل شد. حضرت امام خود به این نکته اشاره دارد که: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جداست.» «5»

برای خودمان

گریه بر حسین، سرآغاز قیام

قیام 15 خرداد 1342، شاید اولین بسیج سیاسی گسترده‌ای بود که در اعتراض به حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و مجروح و شهیدشدن طلاب و مردم صورت گرفت. این واقعه در ابتدای ماه محرم آغاز شد؛ کنش جمعی‌ای که برای ماموران امنیتی حکومت مسجل شده بود هم‌زمان با شروع ماه محرم اعتراضات مردمی به اوج خود می‌رسد. به همین دلیل، بسیاری از وعاظ را احضار و آنان را مجبور کردند در سخنرانی‌ها نه‌تنها علیه اسرائیل مطلبی نگویند که از در خطربودن اسلام و انتقاد به شخص شاه نیز پرهیز کنند. امام نیز در نشستی با علما و مراجع قم تاکید کردند در روز عاشورا مجالس روضه را پررنگ‌تر از همیشه برگزار کنند و از جنایت رژیم پهلوی در حادثه مدرسه فیضیه برای همگان سخنرانی کنند. ایشان نیز در مراسم ظهر عاشورا نه‌تنها یزید را با محمدرضاشاه مقایسه‌کرده که حمله ارتش شاه به فیضیه را هم به حادثه عاشورا تشبیه کردند؛ سخنرانی‌ای که سرآغاز دستگیری امام و زندانی‌شدن ایشان و جدی‌ترشدن قیام علیه حکومت وقت شد.

از آن زمان به بعد، در فرایند جنبش مردمی انقلاب اسلامی ایران، ماه محرم به‌ویژه برای روحانیون و برای برانگیختن احساسات انقلابی و بسیج مردم بهترین فرصت بود که آن‌ها با استفاده از سخنان امام حسین علیه‌السلام اراده مردمی را تحریک کنند. «6»

اربعین، رمز قیام

وقتی مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام در دی‌ماه 56 منتشر شد، قیام مردم قم علیه رژیم منجر به شهادت عده‌ای از معترضان شد. در مراسم چهلم شهدای قم، مردم تبریز با تاسی از اربعین شهدای کربلا، عزاداری کرده و با پاسداشت شهدای قم صدای اعتراض و خشم خود را به گوش ماموران حکومت رساندند. این اعتراضات نیز با شهادت عده‌ای از معترضان همراه شد و بعد از آن مراسم اربعین شهدا، پشت‌سرهم در سراسر کشور گسترده شد. فریدون هویدا می‌گوید: «اربعین، عددی نمادین بود که از قیام عاشورا گرفته شده بود. برگزاری چهلمین روز هر حادثه آن‌قدر پشت‌سرهم تکرار می‌شد تا یک حرکت اعتراض ابتدایی را در نهایت به یک انقلاب حقیقی و اصیل مبدل ساخت.» «7» حتی سربازانی که در ارتش باقی مانده بودند (فرار نکرده بودند) تحت‌تاثیر تبلیغات مذهبی قرار داشتند و مراسم عزاداری را در پادگان‌ها برپا می‌کردند. «8» علی‌رغم حکومت نظامی، دولت ازهاری در سال 1357، تظاهرات تاسوعا و عاشورا را از ترس مردم و شاید ژست مردم‌داری آزاد اعلام کرد. تظاهرات بسیار بزرگی در این دو روز برگزار شد که بسیاری آن را باشکوه‌ترین رفراندوم تاریخ انقلاب اسلامی خواندند. «9» امام به همین مناسبت پیامی برای ملت عاشورایی ایران صادرکرده و آن‌ها را به وحدت و استقامت هرچه بیشتر دعوت کردند: «با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد؛ ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد؛ ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومت‌های شیطانی زد؛ ماهی که به نسل‌ها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت ... امام مسلمین به ما آموخت که در حالی‌که ستمگر زمان بر مسلمین حکومت جائرانه می‌کند، در مقابل او اگرچه قوای شما ناهماهنگ باشد بپاخیزید.» «10»

 آواز بلند

جاودان و جهان‌شمول

در لحظات تب‌آلودی که پس از سقوط شاه پیش آمد جملاتی به این صورت بر دیوارها نقش بسته بود: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا». در واقع، انقلاب به‌مثابه تکرار عاشورا تصور می‌شد؛ یعنی اجرای دوباره همان حادثه پیش چشم مردم قرار داشت. ارتش شاه به‌منزله ارتش یزید و مردم به‌مثابه یاران امام حسین علیه‌السلام درنظرگرفته می‌شدند. آیا مردم به همان شکل نیز به فکر شهادت بودند؟ آیا می‌خواستند به تکرار واقعه عاشورا بپردازند؟ اما عاشورا مانند یک الگوی تقلیدی مطرح نبود. آنچه باعث حرکت این مردم می‌شد این بود که آیا امروز نیز می‌توان عاشورا را به‌وجود آورد؟ آیا کربلا می‌تواند دوباره به‌وجود آید؟ آیا عاشورا و کربلا جاودانه جهان‌شمول شده‌اند: «کل ارض و کل یوم». این مبارزه‌طلبی‌ای بود که ملت ایران آغاز کرده بود و مانند امام حسین علیه‌السلام قصد عقب‌نشینی نداشت. از اینجا بود که راز یک ملت از ژرفای نسیان خارج می‌شد و با قدرتی توصیف‌نشدنی و با تلاطم الهی که امام خمینی می‌گفت عمل می‌کرد.

مبارزه اصلی

انقلاب به پیروزی رسیده بود، اما گویی مبارزه با کفر و استبداد همچنان بر قوت خود باقی بود؛ انقلابی که سرآغاز آن سخنرانی‌های الهام‌بخش امام خمینی در ایام محرم سال 1342 بود. اگر هیئات عزاداری و دسته‌های سینه‌زنی جامعه ایران در محرم سال 1357، محمدرضاشاه را مصداق یزید دوران می‌دانستند، در محرم 1358 تمام شعارها متوجه دولت ایالات متحده بود. مبارزه و تسلیم‌ناپذیری در مقابل مستکبران عالم خصوصاً آمریکا همواره زیربنای همیشگی اندیشه سیاسی امام راحل رحمه‌الله‌علیه بود که بعد از پیروزی انقلاب رنگ جدی‌تری به خود گرفت.

با فرارسیدن نخستین محرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمه‌الله‌علیه دو سخنرانی مهم و تعیین‌کننده ایراد کردند که تصویر جدیدی از مناسبات جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده ارائه می‌کرد. محور اصلی این تصویر نوین آن بود که این مناسبات در منظومه نظریه‌های مرسوم روابط بین‌الملل نمی‌گنجد، بلکه در الگوواره نزاع تاریخی مستکبران و مستضعفان فهم می‌شود. «11» نخستین سخنرانی ایشان در شامگاه 29 آبان مقارن با شب اول محرم بیان شد. ایشان سخنان خود را چنین آغاز کردند: «این ماه محرم با محرم سابق فرق‌ها دارد. ازجمله فرق‌ها این است که ما در ماه محرم سابق مواجه بودیم با دستگاه ستمکار پهلوی که آن دستگاه شاخه‌ای از فساد ام‌الفساد بود و در این ماه محرم مواجه هستیم با «ام‌الفساد»؛ با آن‌هایی که همه ملت‌های ضعیف را تحت سیطره خودشان قرار داده‌اند و در هرجا یک ماموری گذاشتند سر ملت‌ها برای چپاول‌گری.» «12» سخن پایانی امام در این سخنرانی سرآغاز سیاست اصلی و خدشه‌ناپذیر جمهوری اسلامی در مقابل سیاست‌های استعماری و زورگویانه آمریکاست: «من امیدوارم که ان‌شاءالله همان‌طوری که آن محرم برای ما هدیه آورد و مجرم فرعی ما را از بین برد، همین‌طور این محرم هم برای ما هدیه بیاورد و مجرم اصلی ما را به‌جای خودش بنشاند.» «13»

انقلاب ایران، برهم‌زننده برساخته‌ها

انقلاب ایران ممکن نبود، مگر با پیوند سه شرط: بُعد عرفانی تشیع، مذهب عامه (عشق به ائمه، رابطه با کربلا) و مسئله موجودیت ملی. امام خمینی رحمه‌الله‌علیه با هوشمندی توانست این سه مولفه را در کنارهم رشد دهد و در کنار استقرار حاکمیت اسلامی، توجه ملت ایران و تمام ملت‌های آزاده را متوجه ماهیت استکباری آمریکا کند. تاکید ایشان بر وحدت کلمه میان ملت‌ها در مقابل آمریکا و تعبیر منازعه ایران و آمریکا به‌مثابه منازعه اسلام و کفر همگان را متوجه خطر سیاست استعمار کرد: «این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر ... اگر این نهضت خدای‌نخواسته به سستی گراید یا از بین برود، حساب تمام شرق خصوصاً مسلمین را به تباهی خواهد کشید.» «14»

بنیان‌گذار انقلاب اسلامی در سخنان محرم سال 1358 تلاش دارد از خاستگاه و نقطه عزیمت اسلامی به‌ویژه عاشورایی فهم تازه‌ای از مناسبات جهان ترسیم کند که تصویر موجود و برساخته رسانه‌ها را درهم می‌شکند. در این فهم جدید، جهان به بلوک‌های غرب و شرق تقسیم نمی‌شود، بلکه نزاع تاریخی مستکبران و مستضعفان است که ماهیت روابط ایران و آمریکا را به تصویر می‌کشد.

 


«۱» سیدمحمدعلی حسینی‌زاده، اسلام سیاسی در ایران، ص۳۰۶

«۲» پیر بلانشه و کلر بریه، ایران: انقلاب به نام خدا (مصاحبه با میشل فوکو)، ترجمه محمد باقررضایی، تهران، انتشارات کتاب سحاب

«۳» ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، صص۴۷۲-۴۸۲

«۴» محمد سمیعی، نبرد قدرت در ایران، ص۱۹۵

«۵» صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۲

«۶» احمد متقی‌زاده، انقلاب اسلامی و عوامل وقوع آن، ص۲۰۹

«۷» فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه حسین ابوترابیان، ص۴۴

«۸» علی باقی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، ص۳۵۰

«۹» مصطفی ملکوتیان و دیگران، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن،  ص۹۱

«۱۰» صحیفه امام، ج۵، ص۷۵

«۱۱» محمد محبوبی، ایستگاه خیابان روزولت، ص۲۳۹

«۱۲» صحیفه امام، ج۱۱، صص۸۸-۹۱

«۱۳» صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۰۲

«۱۴» صحیفه امام، ج۱۱، صص۱۰۵-۱۰۶



هزار و سیصد و عاشورا؛ 25 تیر 1403

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: