بسم الله الرحمن الرحیم
علی (ع) مظهر جمیع اسماء و صفات الهی
متقابلًا این عید بزرگ را بر مهمانان عزیزی که از محضر مقدس امام ثامن- سلام الله علیه- تشریف آوردند [تبریک میگویم]، ما قدمهای شما را بسیار گرامی میداریم. شما از مرکزی آمدید که مرکز نور است، مرکز علم الهی است، مرکزی است که باید همه در آن مرکز آستان بوسی کنید، و باید اظهار تاسف کنم که دست ما کوتاه است، و از شما آقایان، روحانیون و دیگر قشرها مستدعی هستیم که آن جا که رفتید عرض ارادت ما را برسانید. امروز که روز عید غدیر است و از بزرگترین اعیاد مذهبی است، این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر- سلام الله علیه- را منصوب فرمودند. باید ما تاسف بخوریم از این که نگذاشتند دستهای خائن، برای جنگهایی که در زمان تصدی ایشان به امور بود، آن جنگها و جنگافروزها نگذاشتند که چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفی که دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتی است که دارای ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهی است که دارای تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهی در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است. و ابعادی که از او مخفی است، بیشتر از آن ابعادی است که از او ظاهر است. همین ابعادی هم که دست بشر به آن رسیده است و میرسد، در یک مردی، در یک شخصیتی جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانی که در حال این که زاهد و بزرگترین زاهد است، جنگجو و بزرگترین جنگجوست در دفاع از اسلام. اینها در افراد عادی جمع نمیشود، آن که زاهد است، به حسب افراد عادی، جنگجو نیست، آن که جنگجوست زاهد نیست. در عین حالی که در معیشت آن طور زهد میکردند و آن طور در خوراک و در آن طور چیزها به حد اقل قناعت میکردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را، و این هم جزء اموری است که جمعش، جمع متضادین است. در عین حالی که دارای علوم متعدده و دارای علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامی است، در عین حال میبینیم که در هر رشتهای، مردمی که اهل آن رشتهاند او را از خودشان میدانند، پهلوانها حضرت امیر را از خودشان میدانند، فلاسفه حضرت امیر را از خودشان میدانند، عرفا حضرت امیر را از خودشان میدانند، فقها حضرت امیر را از خودشان میدانند، هر قشری که اهل یک رشته است، حضرت امیر را از خودش میداند. و حضرت امیر از همه است، دارای همه اوصاف است و دارای همه کمالات.بعضی کمالات حضرت که شاید یک قدری مخفی مانده باشد از ادعیه حضرت معلوم میشود. دعای کمیل یک دعای عجیبی است، بسیار عجیب. بعض فقرات دعای کمیل از بشر عادی نمیتواند صادر بشود. إِلهی وَ سَیِّدی وَ مَولایَ و ربی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اصْبِرُ عَلی فِراقِکَ «1» کی میتواند این طور بگوید؟ کی این طور عشق به جمال خدا دارد که از جهنم نمیترسد لکن میترسد که وقتی در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبهای برسد که محروم بشود از عشق او؟ از فراق، حضرت امیر مینالد، از فراق حضرتِ حق تعالی ناله میزند. این عشقی است که در باطن قلب او گداخته شده همیشه، و تمام اعمالی که از او صادر میشود، از این عشق صادر میشود، از این عشق به خدا صادر میشود. ارزش اعمال روی این عشق و محبتی است که به حق تعالی هست، روی این فنا و توحیدی است که در انسان هست، و این سبب شده است که ضَرْبَهُ عَلیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَهِ الثَّقَلَین. «2» فرضاً که این ضربت را کس دیگر از دفاع اسلام زده بود اما از روی این عشق نبود، کارش هم اسباب این شده بود که اسلام ترویج پیدا کند، لکن چون مبدا، مبدا عشقی نبود، «افضل من عباده ثقلین» نخواهد شد. انگیزه اعمال، انگیزه روحانیت اوست نه صورت او. شمشیر زدن، یک دست پایین آوردن است و یک کافر را کشتن، این دست پایین آوردن و کافر را کشتن، از خیلی اشخاص ممکن است صادر بشود، لکن گاهی اصلًا اجر ندارد و اصلًا فضیلت ندارد و گاهی فضیلت دارد تا برسد به آن جایی که افْضَلُ مِنْ عِبادَهِ الثَّقَلَیْن. این روی آن عشق و توحیدی است که در قلب او هست، روی آن است که دست، دست او نیست، چشم، چشم او نیست، ید الله است، عین الله است. اینها را ما با لَقْلَقه لسان «3» میگوییم و نمیتوانیم تصورش را بکنیم، البته تصدیقش کردیم به این که این طور است، اما تصورش را نمیتوانیم بکنیم که چه جور است وضعیت.
شیعه علی (ع) تابع مرام و شیوه وی
آنهایی که شیعه این مرد بزرگ هستند البته نمیتوانند مثل او باشند، خود ایشان هم فرمود شما قدرت این را ندارید، حتی قدرت همین زهد ظاهریش را، چه برسد به معنویاتش، لکن نباید ما گمان کنیم که ما شیعه امیر المومنین- سلام الله علیه- هستیم. و خود او در دعای کمیل و سایر ادعیههایش و در روشش آن طور خوف از خدا داشت، و آن طور از عاقبت میترسید که منعکس شده است این در دعای کمیل و در حالات او و ما اصلًا دنبال این مسائل نباشیم و بگوییم ما شیعه هستیم. آن طور بسط عدالت، اگر موفق شده بود، کرده بود که الگو شده بود برای همه حکومتهای عالم، نگذاشتند. ما بگوییم شیعه هستیم و خدای نخواسته ظلم بکنیم، نمیشود این. اگر در روایات فرمودهاند که پیروان علی، اهل سعادتند، باید ما ببینیم ما پیرو هستیم یا نیستیم؟ ما به وظایفمان، حتی به همان وظایف صوریمان عمل میکنیم یا نمیکنیم؟ ما در این جمهوری اسلامی چه کردیم و چه میخواهیم بکنیم؟ و با ما چه کردند و چه خواهند کرد؟ شما ملت عزیز با قدرت خودتان، با ایمان خودتان، با تحولی که درتان واقع شد، دست تبهکاران را در داخل و دست غارتگران را که از خارج دراز شده بود قطع کردید. شما یک حکومت طاغوتی را برداشتید و به جای او یک حکومت اسلامی گذاشتید. شمایی که این کار را کردید باید دنبالش باشید تا نگهش دارید، نمیشود که انسان یک کاری بکند و نیمه کاره رهایش کند. امروز که اسلام و جمهوری اسلامی در دست شما و ما و همه ملت ایران امانت است، اگر چنانچه خلاف بکنیم، خلاف مصالح جمهوری اسلامی بکنیم، خلاف مصالح اسلام بکنیم، به این امانت خیانت کردیم، و در پیشگاه مقدس حق تعالی مجرم و خائن هستیم. خیانت همهاش این نیست که منافقین میکنند، آنها هم یک قسمش است.خیانت آن نیست که صدام میکند، آن هم یک قسمش است. آنهایی که در داخل با اسمهای مختلف ضربه میخواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفهای به حکومت اسلامی میخواهند ضربه بزنند، اینها هم خیانت کردند. گاهی خیانت اینها راه را باز میکند برای این که آنهایی که مثل صدام و منافقین هستند راهشان باز بشود و خیانت بالاتر را بکنند. ما که میگوییم که مسلمان هستیم، شیعه علی بن ابی طالب هستیم، باید ببینیم که شیوه علی بن ابی طالب چی بود. همین علی بن ابی طالب که رسول خدا او را به جای خودش نصب کرد، بیست و چند سال برای مصالح اسلامی موافقت کرد با اشخاصی که به عقیده او غاصب مقام بودند، برای این که مصالح اسلام اقتضا میکرد. اگر حضرت آن وقت میخواست معارضه بکند، اسلام در خطر بود. مایی که میگوییم مسلمان هستیم، باید مصالح اسلام را در نظر بگیریم، نه مصالح شخصی خودمان را. باید ببینیم که امروز ضربه زدن به مجلس شورای اسلامی، ضربه زدن به شورای نگهبان، ضربه زدن به رئیس جمهور، ضربه زدن به دولت اسلامی، این میسازد با شیعه بودن با علی بن ابی طالب؟ آن بیست و چند سال برای مصالح اسلامی موافقت کرد، بچههایش را به جنگ فرستاد.
حمایت از دولت خدمتگزار
امروز مصالح اسلامی اقتضا میکند که همه ما با هم باشیم، هر روز یک نغمهای بلند نکنیم برای تضعیف دولت، برای تضعیف مجلس، برای تضعیف شخصیتها. من نصیحت میکنم به دولت که شما مردم را شریک کنید در این کار، برای این که تنهایی نمیتوانید بکنید، و نمیتواند هم. یک دفعه میبینیم که شیاطین از اطراف به دولت حمله میکنند که معلوم شد تو خلاف شرع همیشه کردی. خدای تبارک و تعالی که پیغمبرش را نصیحت میکند که یا ایُّهَا النَّبِیُ اتّقِ الله «4» به حسب آن طوری که شما میگویید پیغمبر متقی نبوده تا خدا به او گفته اتق الله! خدای تبارک و تعالی که به همه مومنین میفرماید یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ «5» معلوم میشود اینها متقی نبودند که خدا میگویند اتقوا الله این شیاطین چه میگویند به این ملت ما؟ اینها سلطنت طلبند و میخواهند سلطنت را در این جا دوباره برگردانند، یا بازی خوردهاند از آنهایی که میخواهند این کشور را دوباره به باد بدهند و تحت سلطه امریکا قرار بدهند؟ میفهمند اینها چه میکنند؟ اینهایی که هر کدام خودشان اگر حکومت یک محله باشند نمیتوانند اداره کنند آن جا را، چطور به خودشان اجازه میدهند که یک دولتی که در عین همه گرفتاریهایی که الآن دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند میآورند، این مملکت را دارد اداره میکند و به خوبی هم اداره میکند، چطور اجازه میدهند به خودشان که نسبت به این جسارت کنند و هر روز یک صورت درست کنند. خوب، ما افراد را نمیشناسیم، اما خدای تبارک و تعالی که میشناسد. ما افکار شما را نمیتوانیم بفهمیم، اما خدا که میداند. شمایی که نمیتوانید یک شهر را اداره کنید، اگر نانوایی یک شهر را به شما بدهند نمیتوانید ادارهاش کنید، چطور میگویید که چرا دولت نمیدانم چه نکرده، چه نکرده؟ شما میفهمید که کار دولت چی هست و تا کنون چه کرده است؟ شما میدانید که کارهایی که دولت در این چند سال با همه این فشارها کرده، عمقش از کارهایی که در طول سلطنت فاسد پهلوی بوده است، بسیار بیشتر است. چی میگویید به جان این دولت؟ دست بردارید، از خدا بترسید، از غضب خدا بترسید. شما خیال میکنید که اگر دولت ساقط بشود، شما روی کار میآیید؟ شما هیچ وقت نمیآیید روی کار. شما خیال میکنید به نفع اسلام این حرفها را میزنید؟ شیطان در لباس شما، در باطن شما این حرفها را میزند و به ضرر اسلام دارد میزند. دست بردارید از این مسائل، کمک کنید به دولت، کمک کنید به این دولتی که دارد جان میکند برای اسلام و برای کشور شما. چرا باید هر روز نق بزنید و هر روز هر جا فرصت پیدا میکنید یک چیزی بگویید به ضد دولت، یا یک چیزی را هم منتشر کنید به ضد دولت؟ اینها مسائلی است که باید توجه داده شود به ملت ما. باید توجه کنند کسانی که در بین ملت هستند، علمای اعلام که در هر جا هستند باید تذکر بدهند به اینها؛ باید توجه بدهند به اینها که شما با دست خودتان میخواهید خودتان را دفن کنید.بترسید از آن روزی که خدا غضب کند به ما و ما را دوباره در همان جهنمی وارد کند که در سابق بودیم. شما یادتان رفته است که سرتاسر ایران چه خبر بود از فحشا؟ شما نمیدانید که ما در تحت استعمار امریکا بودیم در این چند سال آخر و قبلًا انگلستان؟ شما این را نمیدانید و یا میدانید و میخواهید دوباره او بشود؟ یا حسد دارید و میخواهید که و لو خودتان کشته بشوید این جمهوری هم، به هم بخورد؟
من نصیحت میکنم به شما، من در یک همچو روز مبارکی به شما یادآور میشوم که امام شما این طور نبود، امام شما مصالح اسلام را رویهم رفته ملاحظه میکرد، مصالح شخصی را ملاحظه نمیکرد؛ آن روزی که مصالح عمومی اقتضا میکرد تبعیت میکرد.
آن روزی که مصالح اسلام به این بود که خوارج را درو کند با شمشیر، میکرد. مشکلات را شما در نظر بگیرید؛ شیاطینی که از اطراف دنبال این هستند که یک چیزی پیدا کنند و در بوقها بزرگش کنند در نظر بگیرید. چرا هر روز برای بوقهای خارجی یک چیزی درست میکنید و خوراکی درست میکنید که آنها تبلیغ بر ضد شما بکنند؟ من تکلیف میدانم این را که عرض کنم و الّا نمیخواستم چیزی بگویم، لکن دیدم که یک تکلیفی است که دوباره یک شیاطینی شروع کردند. یک حرفی من زدم، که فلانی این را که گفته معلوم شد دولت بر خلاف بوده. من گفتم دولت بر خلاف است؟ من نصیحت کردم، خدا هم نصیحت کرده پیغمبر را، خدا هم نصیحت کرده مومنین را. هر روز که این ائمه جمعه به مردم میگویند اتقوا الله یعنی همهتان بیتقوا هستید؟! روز جمعه الآن در سرتاسر کشور از آداب نماز جمعه، از واجبات نماز جمعه در یک [خطبه]، احتیاط هم در دیگری این است که مردم را امر به تقوا بکنند، معنایش این است که خدا همه مردم را بیتقوا میداند که میگوید امر کنید به تقوا؟! من که میگویم یک کاری را بکنید، نه این است که شما تا حالا تخلف کردید و نبودید و حالا بکنید. خیر، باید یک قدری بیدار بشوید، توجه کنید، نگذارید یک وقت خدا به ما غضب بکند و شما را نشان بدهند به ملت که اینهایند که دارند این کارها را میکنند. این کار را نکنید، توجه کنید به مسائل. شما با شخصیاتی که دارند جانشان را فدای اسلام میکنند و هر روز در معرض اینند که کشته بشوند، با اینها مخالفت نکنید. کمک کنید به هم، با هم باشید، اگر با هم نباشید شکست میخورید، اگر شکست بخورید اسلام شکست میخورد. اگر خدای نخواسته، در این نهضتی که شده است اسلام شکست بخورد دیگر سرش را تا سالهای طولانی بلند نمیتواند بکند، برای این که ابرقدرتها فهمیدند اسلام قدرت دارد. شما این قدرت اسلام را حفظ کنید. از خدای تبارک و تعالی عاجزانه تقاضا میکنم که ما را بیدار کند، مسلمین را بیدار کند، حکومتهایی که در بلاد مسلمین هستند بیدارشان کند و ملت ما را پیروز کند و ارتش ما را پیروز کند و همه قوای مسلحه ما را با سعادت و سلامت پیروز کند و به همه ملت توفیق و سلامت وافر عنایت کند و همه ما خدمتگزار اسلام باشیم.
و السلام علیکم و رحمه الله