یادداشت
توصیه های اخلاقی و عرفانی امام خمینی

ایمان ندارد، کسی که این ارکان را ندارد

عصری که در آن زندگی می کنیم و زمانی که در آن به سر می بریم، بیش از هر چیز، تشنه اخلاق و فضایل اخلاقی است؛ امری که بر اثر صدای پر زرق و برق و چهره پر خط و خال تمدن غرب، به دست فراموشی سپرده شده، تمام گرفتاری ها و بدبختی های انسان متمدن و متجدد امروزی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، ناشی از آن است و در این میان، قلبی آراسته و سرریز از فضایل، می تواند با مواعظ برخاسته از جان، قلوب تشنگان را سیراب سازد و راهنمای آنها به سوی نورانیت شود.

آن چه از این پس با عنوان «عطر ملکوت» تقدیم شما می شود، گزیده هایی کوتاه از دستورالعمل های اخلاقی - عرفانی حضرت امام قدس سره است که می تواند چون آبی زلال، کدورت قلب ها را بشوید و در تهذیب نفس، راهنمای همه ما باشد. با هم به اولین توصیه، گوش جان می سپاریم.

تسلیم بدون چون و چرا در برابر احکام الهی

«انسان باید کوشش کند تا طبیب حاذق پیدا کند و چون طبیبی کامل یافت، در نسخه های او، اگر چون و چرا کند و تسلیم او نشود و با عقل خود بخواهد خود را علاج کند، چه بسا که به هلاکت رسد.

در سیر ملکوتی، باید انسان کوشش کند تا هادی طریق پیدا کند و چون هادی پیدا کرد، باید تسلیم او شود و در سیر و سلوک، دنبال او رود و قدم را جای قدم او گذارد و ما چون نبی اکرم صلی الله وعلیه وآله را هادی طریق یافتیم و او را واصل به تمام معارف می دانیم، باید در سیر ملکوتی، تبعیت او کنیم؛ بی چون و چرا و اگر بخواهیم فلسفه احکام را با عقل ناقص خود دریابیم، از جاده مستقیم، منحرف می شویم و به هلاکت دائم می رسیم؛ مانند مریضی که بخواهد از سِرّ نسخه طبیب آگاه شود و پس از آن، دارو را بخورد. ناچار چنین مریضی، روی سلامت نمی بیند؛ تا آمده است از سرّ نسخه، آگاهی پیدا کند، وقت علاج، گذشته، خود را به هلاکت کشانده است.

ما مریضان و گمراهان، باید نسخه های سیر ملکوتی و امراض قلبی خود را از راهنمایان طریق هدایت و اطبّای نفوس و پزشکان ارواح، دریافت کنیم و بی [به] کار بستن افکار ناقص و آرای ضعیف خود، به آنها عمل کنیم؛ تا به مقصد - که رسیدن به سرایر (ژرفا و عمق) توحید است – برسیم؛ بلکه همین تسلیم در بارگاه قدس الهی، یکی از مُصلَحات امراض روحی است و خود نفس [را] صفایی بسزا دهد و نورانیّت باطن را روزافزون کند.

در قرآن شریف، در سوره نساء، آیه 65، می فرماید:

«فَلا وَ رَبِّکَ لا یُوْمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ فِیْما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی انْفُسِهِمْ حَرَجَا مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیما»؛ طعم ایمان، آن گاه [در] ذائقه روح انسانی حاصل شود که در [برابر] احکام مقرّر الهی، تسلیم باشد؛ به طوری که در سینه اش نیز تنگی از آن حاصل نشود و با روی گشاده و چهره باز، از آن استقبال کند.

در کتاب شریف کافی، از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که «برای ایمان، چهار رکن است؛ توکل بر خدا، تفویض امر به سوی خدا، رضا به قضای خدا و تسلیم برای امر خدا»«1» و کسی که دارای این ارکان چهارگانه نباشد، ایمان ندارد و از حقیقت ایمان به خدا، بهره برداری نکرده است».«2»

«۱»-کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۱۳۹.

«۲»- شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۴۰۳-۴۰۴



ایمان ندارد، کسی که این ارکان را ندارد؛ 02 بهمن 1393

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: