شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

پیام به اهالی آبادان درباره آتش‌سوزی سینما رکس

نجف
فاجعه آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان
فاجعه آتش سوزی در سینما رکس آبادان
اهالی آبادان
جلد ۳ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۴۵ تا صفحه ۴۴۶

توضیح تاریخی

  • فاجعه جانگداز و دلخراش به آتش کشیدن سینما رکس در آبادان که طی آن 377 زن و مرد جوان بی گناه زنده زنده سوختند، در عصر روز 28 مرداد ماه 1357 اتفاق افتاد. آتش سوزی در جریان نمایش فیلم گوزن‌ها رخ داد. تماشاچیان فیلم که برای فرار از مهلکه به طرف درهای خروجی روی آوردند، درها را بسته یافتند. دراین حریق که قرائنی بر تعمدی بودن آن وجود داشت، عده ای به طرز فجیعی جان دادند. انتشار این خبر و نمایش فیلم‌ها و چاپ عکس‌های این فاجعه افکار عمومی را به شدت تکان داد. دولت بلافاصله مخالفان را متهم به مشارکت در این فاجعه کرد ولی مردم بیشتر حرف مخالفان را که رژیم را در این فاجعه متهم می‌کرد می‌پذیرفتند. ر.ک. بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)، داود علی بابائی، انتشارات امید فردا، جلد اول، صفحه 42

بسم الله الرحمن الرحیم‌
خدمت عموم اهالی محترم آبادان- ایّدهم الله تعالی‌
دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هم‌وطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تاثر و تاسف شدید گردید. من گمان نمی‌کنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعه وحشیانه‌ای بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‌اند و خوی درندگی و وحشیگری، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافی ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‌اند و با فداکاری از هم میهنان خود دفاع می‌کنند- به هر مسلکی باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت می‌دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی- اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مامورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.
گفتار شاه که: تظاهر کنندگان مخالف من «وحشت بزرگ» را وعده می‌دهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگری بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود می‌کنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تاسف و تاثر در بوق‌های تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان مسلمان ما فرو رفته است. شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به کشتارهای فجیع زده‌اند.
آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفباری کشته شده‌اند هم میهنان ما نبوده‌اند؟ قراین نشان می‌دهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشا به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشته‌اند؟ آیا تا کنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم می‌زند این قبیل صحنه‌ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش برای شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.
من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر می‌کنم، خطر اینکه دستگاه این گونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری می‌کنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبی را که به نابودی انقلاب رهایی‌بخش اسلام منجر می‌شود برای مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانواده‌های داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک می‌دانم. از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.
17 شهر صیام 98
روح الله الموسوی الخمینی‌



امام خمینی (ره)؛ 31 مرداد 1357

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: