امام خیلی زیاد مرتب بودند، خیلی زیاد؛ یعنی از آن ساعت صبح که از خواب بیدار می شدند، هیچ نوع کارشان بدون برنامه نبود. از آن ساعت اول صبح تمام کارهایشان روی برنامه بود. بدون برنامه هیچ وقت زندگی نکردند. سر ساعت، مطالعه شان بود. سر ساعت، استراحت داشتند، سر ساعت، خوابشان بود. سر ساعت، رادیو گوش می کردند. و تمام کارهایشان، حتی عبادتشان سر ساعت بود، ما می دانستیم الان چه ساعتی است باید برویم پیش آقا، خودمان را مهیا می کردیم که الان ساعت استراحت آقاست، برویم آقا را ببینیم وگرنه وقتی ساعت عبادت بود، نمی توانستیم برویم، اگر وقت مطالعه و درس بود نمی توانستیم برویم، اگر ساعت کارهای دیگری بود؛ مثلاً زمان مطالعۀ گزارشهای مملکتی بود نمی توانستیم برویم، فقط در ساعت استراحتشان – که در این موقع یک ربع یا بیست دقیقه قدم می زدند، و به این کار هم خیلی مقید بودند – خدمتشان می رسیدیم. امام هر روز نیم ساعت صبح، نیم ساعت عصر، قدم می زدند و ما در موقع قدم زدن ایشان و در زمان استراحتشان می توانستیم از آقا استفاده کنیم، صحبتی بکنیم، سوالی بکنیم، یک جوابی بشنویم، یک احوالی بپرسیم.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 7.
راوی: صدیقه مصطفوی.