نظم امام باور نکردنی است؛ یعنی تا خود آدم نبیند باور نمی کند؛ مثلاً اگر عصر باشد و به ایشان بگوییم چای میل دارید بیاوریم، ایشان به ساعتشان نگاه می کنند و می گویند یک چند لحظه ای مانده یعنی چند ثانیه! ایشان چنین نظمی دارند که اگر درست یک و ده دقیقه بعد از ظهر در را باز نکنند و به طرف اندرون نیایند همه دلواپس می شوند؛ به خاطر اینکه کارشان طوری تنظیم شده است که راس ساعت یک و ده دقیقه در را باز می کنند و می آیند برای ناهار. سر ساعت و یا بهتر بگویم سر دقیقه به رختخواب می روند، سر دقیقه احیاناً غذا می خورند و سر دقیقه بیدار می شوند، ایشان روزی سه بار قدم می زنند، هر بار بیست دقیقه، و اگر وقت تمام نشده باشد، سه تا قدم بیشتر راه می روند، برمی گردند و داخل می شوند، چون معتقد هستند به اندازه آن سه قدم زود بوده مثلاً برای داخل شدنشان! نظم ایشان چیز غریبی است و همیشه بوده، یعنی از دوره جوانی شان. اتفاقاً من چند روز پیش برخورد کردم با یک مساله ای که دیگر دیدم خیلی ایشان انگار دقت دارند، گفتم: «شما مثل اینکه نظم را زیاد کردید، دیگر دقتتان خیلی شده»، امام خیلی جدی گفتند: «نه خیر همیشه این طور بوده!» ایشان این طور نیستند که بفرض اینکه من الآن وارد شدم چون دخترشان هستم، حالا بنشینم به صحبت، این در کار نیست، با یک سلام وارد می شویم و می نشینیم چون ایشان یا رادیو گوش می کنند یا تلویزیون نگاه می کنند، یا نامه های رسیده را می خوانند، یا اخبار رسیده را مطالعه می کنند. یک دقیقه امام بیکار نیستند، حتی در حمام رادیو همراهشان است و یا هنگام وضو گرفتن رادیو روی دوششان است، گاهی چون خیلی دقیق هستند نسبت به جواب مساله، اگر ما مساله ای (سوالی) داشته باشیم و اگر تلویزیون برنامه خیلی مهمی نداشته باشد، آن را خاموش می کنند و می آیند و ما باید در چند لحظه مطالب را جور کنیم و مطرح کنیم و جواب بگیریم. آن هم به خاطر اینکه وقت تلف نشود. من می توانم با اطمینان بگویم که ایشان اصلاً وقت تلف شده ندارند.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 16.
راوی: زهرا مصطفوی.