در کنار منزل امام در نجف – که یک منزل اجاره ای تا آخر اقامت ایشان بود – قطعه زمینی بود که آقای شیخ نصرالله خلخالی از آقا کسب اجازه کردند که به دلیل نزدیکی به حرم آن را مسجدی بسازند و منزلی برای امام فراهم کنند که درسشان توی مسجدی باشد که بغل خانه شان است ولی آقا فرمودند: «نه!» هرچه اصرار شد آقا فرمودند: «نه، همین منزل را من هر ماه اجاره اش را می دهم، شما بیخود اصرار نکنید.» آقای خلخالی گفت: «آقا شما چند سال که اجاره اینجا را بدهید پول یک ساختمان می شود. این منزل را شما اجازه بدهید من درست کنم.» امام فرمودند: «شما به من نوشته ای می دهید که من تا فردا زنده باشم که من بروم منزل بخرم؟» آقای خلخالی گفت: «من که هیچی! پدر جد من هم نمی تواند چنین ضمانتی را بدهد.» آقا خندیدند و منزل ایشان تا آخر اقامتشان در نجف اجاره ای بود.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 45.
راوی: حجه الاسلام فرقانی.