در عاشورای سال 42 قرار بود امام سخنرانی کنند. از طرفی کماندوهای شاه هم در مدرسه فیضیه مستقر بودند، هیاهوی عجیبی در شهر حکمفرما بود و شایع شده بود که امروز خطر زیادی امام را تهدید می کند، بهتر است امروز به فیضیه نیایند. اما ایشان قبول نکردند و حتی حاضر هم نشدند در یک ماشین سربسته باشند. از این جهت در یک جیپ روباز و در میان مردم وارد مدرسه فیضیه شدند و با همان صراحت لهجه خطاب به شاه گفتند: «مردک کاری نکن که بگویم از این مملکت بیرونت کنند.»
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 297.
راوی: حجه الاسلام روحانی.