یادداشت

نمی شود عکس بگیرید‏

یک بار رسماً یک هیات چهارده نفره از مقامات عراقی خدمت امام بودند چون قبلاً‏‎ ‎‏یک هیات چهار نفره آمده و ناراحت برگشته بودند امام فرمودند کسی که مترجم بود برای‏‎ ‎‏ترجمه بیاید. ما وقتی به او گفتیم بیاید ترسید. اول نیامد، بعد عذر آورد و بعد گفت: این‏‎ ‎‏شخصی که حالا بناست پیش امام بیاید چنین است و چنان و از صفات رذیله استاندار‏‎ ‎‏تعریف کرد و گفت به امام بگو مواظب باشد. من به او گفتم چه می گویی! امام در‏‎ ‎‏منزل خودشان در سال 1343 خطاب به رییس جمهور امریکا گفتند که منفور جامعه‏‎ ‎‏است. آن وقت از اینها بترسد؟ اگر من این مطلب را به امام بگویم، ایشان مرا بیرون‏‎ ‎‏می کنند! آن آقای مترجم هم با خنده بیرون رفت. هیات بعثی به منزل امام که وارد شدند‏‎ ‎‏من در حیاط ایستاده بودم و در دالان منزل، اینها یا مرا ندیدند، یا مطمئن بودند که عربی‏‎ ‎‏بلد نیستم والاّ این حرف را نمی زدند. استاندار خودش را باخته بود. به مامور همراهش‏‎ ‎‏گفت حالا که رفتم چه کار کنم؟ آن مامور هم گفت دستش (دست امام را) را ببوس‏‎ ‎‏سپس وارد شدند و نشستند. با خود وسایل ضبط و عکسبرداری هم آورده بودند. سه‏‎ ‎‏پایه عکسبرداری را هم وصل کردند، امام هیچی نفرمودند. خوب که کارهایشان را انجام‏‎ ‎‏دادند، آقا فرمودند: «جمع کنید». آنها هم جمع کردند ولی یک دوربین عکسبرداری‏‎ ‎‏ماند. یک جمله گفتند: بالصوره، یعنی می خواهیم فقط یک عکس برداریم. امام‏‎ ‎‏فرمودند: «نمی شود.» آنها هم همه چیز را جمع کردند و صحبتهایشان که تمام شد‏‎ ‎‏رفتند. امام این قدر در فرمایش خودشان مسلط بودند و به هیچ وجه حاضر نبودند آنها را‏‎ ‎‏تحویل بگیرند. 

منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 307.

راوی: حجه الاسلام قرهی.



نمی شود عکس بگیرید‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: