امام بعد از سخنرانی مهم پانزده خرداد که مامورین ساواک شبانه به منزل ایشان ریختند و ایشان را دستگیر کردند می فرمودند: «مامورین پس از اینکه مرا گرفتند در اتومبیل انداخته و به سرعت خیابانهای قم را پشت سر گذاشته و به سمت تهران به راه افتادند، ولی پیوسته با نگرانی به پشت سر خود و این طرف و آن طرف نگاه می کردند. من پرسیدم: «از چه می ترسید و نگران چه هستید؟» گفتند: «می ترسیم مردم ما را تعقیب کنند و به دنبال ما بیایند چون مردم شما را دوست دارند.» بعد امام فرمودند: «والله من نترسیدم، ولی آنها آنقدر می ترسیدند که اجازه ندادند برای نماز صبح پیاده شوم، می گفتند: «می ترسیم مردم برسند» و از این رو من ناچار شدم همان گونه که در بین دو مامور در اتومبیل نشسته بودم، نماز خود را نشسته بخوانم».
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 3، صفحه 50.
راوی: حجه الاسلام رسولی محلاتی.