شبهای زیادی تا صبح خدمت امام بودم. امام می گفتند در فلان ساعت مرا بیدار کنید و ساعت را هم کوک می کردند. اما باور کنید که در این پنج الی شش ساعت، پنج الی شش بار بیدار می شدند، ساعت را نگاه می کردند و می خوابیدند تا آن ساعت معین. چون ما هم می خواستیم ایشان را رعایت کنیم، گاهی دو دقیقه داشتیم به ساعت مقرّر تا به طرف ایشان می رفتیم می دیدیم بیدار شدند برای نماز شب. ما شاهد بودیم که چطور ناله به درگاه خداوند می کرده و دعا می نمودند. ما که شاهد گریه های امام بودیم، می دیدیم تحمل نداریم از این حال خودمان خجالت می کشیدیم و بیرون می رفتیم.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 3، صفحه 127.
راوی: مصطفی کفاش زاده.