یک وقتی دختر امام مریض شد. شورای پزشکی در قم تشکیل شد و تقریباً جواب یاس دادند. به امام عرض کردند که باید یا مادر از بین برود یا بچه. امام فرمودند من الان اظهارنظر نمی کنم که کدام یک فدای دیگری بشوند شما یکی دو ساعت صبر کنید، من جواب می دهم که عمل جراحی انجام بگیرد یا نه. و بلافاصله اخوی را خواستند و فرمودند: امشب عده ای از آقایان طلبه ها را در منزلتان خبر کنید و یک ختم امّن یجیب بگیرید و مخصوصاً آقای قاضی هم بیاید و دعا کند ایشان بسیار اهل ذکر بود. ختم که تمام شد از بیمارستان نکویی قم به منزل امام تلفن کردند که حال صبیّه معجزه آسا عوض شده و فعلاً نیازی به عمل نیست.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 3، صفحه 193.
راوی: آیت الله صانعی.