یادداشت

هدیه ای بود که خداوند داد‏

هنگامی که خبر شهادت حاج آقا مصطفی رسید همه جمع شده بودند که چگونه‏‎ ‎‏این واقعه را برای امام نقل کنند و خبر را به ایشان برسانند، چون از شدت تاثر هیچ کس‏‎ به خودش جرات نمی داد برای امام گزارش ببرد. حاج احمد آقا که بیتابی می کرداز‏‎ ‎‏بالای پنجره سایه اش به شیشه افتاده بود امام که در اتاق نشسته بودند متوجه او‏‎ ‎‏شده احمدآقا را صدا کردند. آقا گفتند: بیا ببینم چی شده؟ احمد آقا زد به گریه.‏‎ ‎‏طبیعتاً خودداری مشکل بود، اما امام با آن صلابتی که داشتند فقط سه مرتبه‏‎ ‎‏فرمودند: ‏‏«انا لله و انا الیه راجعون» ‏‏این هدیه ای بود که خداوند داد و امروز باز گرفت.‏‎ ‎‏حالا بلند شوید و مقدمات کار را فراهم کنید ببینید کجا باید برد و کجا باید دفن‏‎ ‎‏کرد؟

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 197.

راوی: فاطمه طباطبایی.



هدیه ای بود که خداوند داد‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: