یکی از رفقا به من گفت: من در حرم حضرت ابوالفضل(ع) امام را به افراد معرفی می کردم. امام مرا طلبید و در گوشم گفت: «چه داعی برای این کار داری؟ برای خودت می گویم.» من به او گفتم: اتفاقاً همین حادثه برای من هم اتفاق افتاده بود. وقتی که آقای کروبی (آقا شیخ حسن) ولایت فقیه را می آورد تا من تعریب کنم، می گفت امام می فرمایند که کسی نفهمد، امام این را اضافه کردند: «این را برای خودش می گویم و گرنه ما از کسی باک نداریم.»
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 221.
راوی: آیت الله معرفت.