یادداشت

مثل اینکه فلانی مامور است‏

در آن روزگاری که شایعهٔ دسیسهٔ ترور امام از سوی رژیم شاه بر سر زبانها افتاده بود حسین حاج ملاحاجی که در سال 55 به ظاهر از سازمان منافقین جدا شده و از ایران بیرون آمده بود با اینجانب تماس گرفت و درخواست کرد کلت خود را در اختیار ‏او قرار دهم تا امام را در رفت و آمدها پاسداری کند. این پیشنهاد او را با امام در میان گذاشتم. امام بدون اینکه به این پیشنهاد پاسخ گویند لبخندی زدند و اظهار داشتند مثل اینکه فلانی حاج ملاحاجی از طرف سازمان مامور شده است که در نجف اشرف با سازمان بسازد (اشاره به تهدید وحید افراخته نسبت به آقای طالقانی که اگر به مخالفت با سازمان ادامه دهی تو را می کشیم و این جنایت را به گردن ساواک می افکنیم و بدین ترتیب تو را شهیدنما خواهیم کرد!) روزی به امام گفتم شما که نسبت به او تا این پایه بدبین هستید چگونه اجاره خانه او را می پردازید و برای او کولر خریداری کرده اید. امام پاسخ دادند انسانیت و مساعدت به افراد نیازمند یک وظیفه است و احتیاط و نهانکاری و عدم اطمینان بی جا باب جداگانه ای دارد. 

منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 4، صفحه 332.

راوی: ندارد.



مثل اینکه فلانی مامور است‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: