یادداشت

به قم که رسیدی تلفن کن‏

من ساکن قم بودم. هر وقت که می رفتم با امام خداحافظی کنم به من می فرمودند:‏ «به مجرّدی که به قم رسیدی تلفن کن».‏ و قید می کردند که:‏ «تلفن که می کنی به حاج عیسی بگو که بیاید بمن بگوید. همین طور تلفن نکن که من‏‎ ‎‏رسیده ام. اینها نمی آیند به من بگویند. فکر نمی کنند که من دلواپسم. تو قید کن به حاج‏‎ ‎ ‎‏عیسی که برو به آقا بگو».‏من پیش خودم فکر می کردم که آقا چقدر دلواپس من هستند. در صورتی که خیلی ها‏‎ ‎‏هم بودند، ولی هیچکس به من چنین حرفی نمی زد و دیگر بعد از ایشان هم هیچکس به‏‎ ‎‏من چنین حرفی نزد. این سخن آقا باعث می شد که من فکر کنم آقا خیلی نسبت به من‏‎ ‎‏علاقمند بودند.

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد یک، صفحه 4.

راوی: فریده مصطفوی.



به قم که رسیدی تلفن کن‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: