امام در زندگی شخصی و خانوادگی فرزندانشان دخالت نمی کردند (غیر از ارشادات و نصایح کلی) و خود فرزندان را در برنامه ریزی ها و انجام کارها آزاد می گذاشتند؛ مثلاً حتی در اسم گذاری نوه ها دخالتی نمی کردند. به یاد دارم وقتی پسر بزرگ من به دنیا آمد، حضرت امام در نجف اشرف در تبعید به سر می بردند و خانم محترم ایشان در همان دوران به ایران تشریف آوردند و ما در انتخاب اسم فرزندمان تردید داشتیم. چند اسم بود که مردد بودیم کدام را انتخاب کنیم. دو ماهی به همین منوال سپری شده بود. یک روز خانم گفتند وقتی صحبت فرزند شما می شد آقا می گفتند: «حسن، اسم مناسب و خوبی است که اگر فرزند احمد پسر بود انتخاب کند». ولی به خود ما نگفتند. حتی پس از تولد که نامه تبریک برایمان نوشتند راجع به اسم نوزاد چیزی ننوشته بودند، ولی وقتی ما از میل و نظر حضرت امام مطلع شدیم حسن را انتخاب کردیم. نسبت به فرزندان پسری احساس مسئولیت بیشتری می کردند؛ مثلاً چند سال پیش، «علی» ما ضمن بازی صورت نوه عمه اش را زخم کرد پس از اینکه امام مطلع شدند، مقداری وجه به عنوان دیه به فرزند زخمی شده دادند؛ یعنی پرداخت «دیه» را وظیفه خود می دانستند (به عنوان حقّ جدّی).
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 43.
راوی: فاطمه طباطبایی.