یک روز امام داشتند توی حیاط قدم می زدند که من آمدم از کنارشان رد شدم. به من گفتند: «بیا اینجا» من رفتم پیش ایشان. گفتند: «نمازت را خوانده ای؟» گفتم: «نه» گفتند: «زود برو نمازت را بخوان که از ارزشش کم نشود» و من رفتم نماز را خواندم و گفته امام را عمل کردم. امام در مورد درس به من می گفتند: «هر وقت بیکاری پیدا کردید یا وقت اضافه ای پیدا کردید بروید درستان را بخوانید، یاد بگیرید، تا وقتی بزرگ شدید برای جامعه تان بتوانید خدمت کنید».
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 52.
راوی: محمد تقی اشراقی.