یادداشت

ما ملت خوبی داریم‏

سال 65، هنگام سفر حج، برای خداحافظی خدمت امام رسیدم. واقعاً لحظات خوب و‏‎ ‎‏ارزشمندی بود. ایشان در مورد تبلیغات حج خیلی سفارش کردند و به روحانیون گروهها‏‎ ‎‏فرمودند: «تا می توانید در بازارهای حجاز وقت تلف نکنید، چون خود حجاز چیزی‏‎ ‎‏ندارد. اینها همه از غرب می آید.» بعد خرج سفر را عنایت کردند. ایشان واقعاً در حق ما‏‎ ‎‏کوچکترها بزرگواری می کردند و ما شایستگی آن را نداشتیم تا جبران الطافشان را کنیم.‏‎ ‎‏وقتی در برگشت از سفر حج خدمتشان رسیدم. فرمودند: «خوب، تعریف کن که آنجا چه‏‎ ‎‏چیز بود». واقعاً تصور نمی کردم که آقا از من این سوال را بکنند و این قدر متواضع باشند،‏‎ ‎‏من هم شروع به بازگویی مسائل کردم و گفتم، طبق وظیفه ای که شما به بنده محول کرده‏‎ ‎‏بودید، پیامتان را به گوش مردم رسانیدم و وقتی پیام شما در روز ششم ذیحجه در مکه‏‎ ‎‏قرائت شد، بسیاری از حجاج، بیست و پنج کیلومتر راه را پیاده به سوی خانۀ خدا حرکت‏‎ ‎‏می کردند تا مبادا یک ریال سعودی خرج کنند و پول اتوبوس بدهند. وقتی هم حجاج‏‎ ‎‏متوجه اجناس آمریکایی می شدند، از خرید صرف نظر می کردند.‏ مطلب را که به پایان رساندم، ایشان چند لحظه مکث کردند و در حالتی خاص و با‏‎ ‎‏روحیه ای بزرگوارانه فرمودند: «ما ملت خوبی داریم. خدا این ملت را حفظ کند».‏‎

«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 112»

راوی: احمد بهاء الدینی.



ما ملت خوبی داریم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: