یادداشت

بیش از یک بار حق رای ندارم‏

این سوال بزرگ برای کلیۀ خبرنگاران و همین طور بسیاری از مردم مبارز و قهرمان قم‏‎ ‎‏مطرح بود که امام رای خود را در کدامیک از حوزه ها به صندوق خواهند انداخت. و‏‎ ‎‏نزدیکترین افراد امام نیز از این موضوع اظهار بی اطلاعی می کردند، گروهی از‏‎ ‎‏خبرنگاران جلوی در خانۀ امام اجتماع کرده بودند و حرکت نمی کردند تا امام از منزل‏‎ ‎‏خارج شوند و به دنبال ایشان حرکت کنند تا بتوانند از صحنه رای دادن امام عکس و فیلم‏‎ ‎‏تهیه کنند، نزدیکان امام همگی اظهار می داشتند هنوز مشخص نشده که امام رای خود را‏‎ ‎‏در کدام حوزۀ انتخابی خواهند انداخت. تا اینکه راس ساعت 10 صبح خبرنگاران‏‎ ‎‏به دنبال یکی از اعضای کمیتۀ تبلیغات و انتشارات قم راهی خیابان چهار مردان‏‎ ‎‏(منتظری) شدند و عجیب بود که گروهی از مردم قم از روی حدس خود و اینکه امام در‏‎ ‎‏محلی رای خواهد داد که آن محل بیش از هر محل دیگر شهید داشته است، در خیابان‏‎ ‎‏چهار مردان که از روزهای مبارزه، صحنه بیشترین درگیریهای مردم و قوای انتظامی بود،‏‎ ‎‏جمع شده بودند، گروه کمی از بر و بچه ها بطور مسلح کار انتظامات و امنیت خیابان را بر‏‎ ‎عهده گرفته بودند و درست ساعت 15 / 10 دقیقه صبح ناگهان از داخل کوچۀ باریکی که‏‎ ‎‏عرض آن تنها به اندازۀ یک اتومبیل بود، دو اتومبیل پشت سر هم وارد خیابان چهار‏‎ ‎‏مردان شدند که در داخل یکی از آنها امام به همراه پسرشان حاج احمد آقا نشسته بودند.‏‎ ‎‏مردم همین که اتومبیل حامل امامشان را مشاهده کردند، دیگر سر از پا نشناخته و به‏‎ ‎‏طرف اتومبیل هجوم بردند تا شاید امام را از فاصلۀ نزدیکتری ببینند و جالب اینکه‏‎ ‎‏گروهی از جوانان که بازوبندهای مخصوص انتظامات را نیز بر بازو داشتند خودشان در‏‎ ‎‏میان مردم سعی در هرچه بیشتر نزدیکتر شدن به امام را داشتند. فیلمبرداران و عکاسها‏‎ ‎‏در میان ازدحام فوق العادۀ جمعیت سعی داشتند کاری کنند تا بلکه موفق شوند از صحنۀ‏‎ ‎‏رای دادن امام عکس و فیلم بگیرند. اما شلوغی به حدی بود که امام موفق نشدند برای‏‎ ‎‏رای دادن از اتومبیل پیاده بشوند. یک دقیقه بیشتر طول نکشید که قسمت جلو و عقب‏‎ ‎‏اتومبیلی که حامل امام بود بکلی درهم فشرده شد و حتی سقف آن نیز آسیب دید و‏‎ ‎‏درست در همین لحظات گروه خبرنگاران و فیلمبرداران از محل مناسبی که قبلاً برای‏‎ ‎‏خود در نظر گرفته بودند بر اثر فشار جمعیت همگی بر روی زمین سرنگون شدند. و در‏‎ ‎‏نتیجه دوربین فیلمبرداری یکی از فیلمبرداران خارجی شکست. در تمام این لحظات در‏‎ ‎‏حالی که اطرافیان امام همگی نگران سلامت ایشان بودند لبخند یک لحظه از لبهای امام‏‎ ‎‏محو نمی شد و مرتب از لابه لای جمعیت و از داخل اتومبیلی که دیگر شباهت چندانی به‏‎ ‎‏اتومبیل نداشت، برای مردم دست تکان می دادند. بالاخره هم امام موفق به پیاده شدن از‏‎ ‎‏اتومبیل نشدند و شناسنامه و رای خود را به کمک حاج احمد آقا از شیشۀ اتومبیل به‏‎ ‎‏بیرون دادند. و به همین ترتیب ورقه رای را گرفتند. امام با آرامش قسمت «آری» ورقه‏‎ ‎‏رای را جدا کردند و آن را برای انداختن در صندوق رای از شیشۀ اتومبیل بیرون‏‎ ‎‏فرستادند و پس از دریافت شناسنامۀ خود اتومبیل حامل ایشان در حالی که دیگر چیزی‏‎ ‎‏نمانده بود چرخهایش از روی زمین بلند شود از میان ازدحام جمعیت خارج شد. ‏خبرنگاران و فیلمبرداران که موفق به ضبط لحظۀ دلخواه نشدند با این اعتقاد که این‏‎ ‎‏مهم برای آنها جنبۀ تاریخی و حیاتی دارد از طریق کمیتۀ تبلیغات و انتشارات به منزل امام‏‎ ‎‏پیام فرستادند: که اگر ممکن است یک بار دیگر در جایی دیگر رای بدهند تا آنها موفق به‏‎ ‎عکسبرداری و فیلمبرداری از این صحنه شوند. ساعتی بعد امام در جواب این پیام،‏‎ ‎‏پیامی دیگر فرستادند به این مضمون: ‏«من یک نفر هستم و یک بار رای داده ام و بیش از یک بار حق این کار را ندارم».

«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 121»

راوی: ندارد.



بیش از یک بار حق رای ندارم‏؛ 11 دی 1300

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: