غروب روز ورود امام، با دیگر برادران خسته و کوفته و در کمیتۀ استقبال از امام در مدرسه رفاه برای رتق و فتق امور در حال برنامه ریزی بودیم که امام نزد ما تشریف آوردند و ما هم شعار «روح منی خمینی، بت شکنی خمینی» را سر دادیم. امام عبای خودشان را روی زمین پهن کردند و نشستند و با نگاههای پدرانه در پاسخ بچه ها فرمودند: «عزیزان من شما روح من هستید.» و در این میان همۀ بچه ها به گریه افتادند.
«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 142»
راوی: روح الله مهدوی.