مشکل بسیار بزرگی روزهای اول در قم از نظر حفاظت و امنیت وجود داشت؛ و آن اینکه امام مانع می شدند از اینکه پاسداری با اسلحه دنبال ایشان باشد. همیشه می فرمودند: «من مامور مسلح نمی خواهم.» با اینکه امام شبها به منزل فضلا و شهدا می رفتند و احتمال خطر بسیار زیاد بود. مردم قم هم به مجرد اینکه با خبر می شدند امام از یک خیابان یا کوچه عبور می کنند؛ همگی از خانه بیرون ریخته و دور ماشین ایشان جمع می شدند. حتی روی سقف ماشین سوار می شدند که نه راننده می دانست کجا می رود و نه امام. در عین حال امام می فرمودند: «کسی دنبال من نیاید. مردم از من محافظت می کنند.»
«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 143»
راوی: محمد علی انصاری کرمانی.