یک روز در نجف که امام برای نماز به مسجد تشریف می بردند، خانم محترمی در حالت هیجان به سوی ایشان آمد و می خواست پاهای امام را ببوسد که آقا خیلی ناراحت شدند. شخص عربی که در کنار امام بود به آن خانم کمک کرد تا از روی زمین بلند شود. امام خطاب به آن خانم فرمودند: «دخترم اهل کجا هستی؟» گفت: ایرانیم و اهل شهر قم هستم. امام فرمودند: «خدا خیرتان بدهد. شما بروید و فرزندان خوب و برومند و با تقوا تربیت کنید که برای آینده مفید است.»
«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 157»
راوی: مصطفی کفاش زاده.