یادداشت

تا گفتم خانوادۀ شهید است بلند شدند‏

در اوقاتی که امام به اندرونی تشریف می آوردند بعضی از خانواده های معظم شهدا یا‏‎ ‎‏مجروحین به دفتر مراجعه می کردند و تمنایی داشتند یا چیزی را می آوردند که امام تبرّک‏‎ ‎‏بفرمایند یا استخاره می خواستند.‏ بیاد دارم هر وقت، چه شب، چه روز، که به در اتاق ایشان می رفتم و در می زدم امام‏‎ ‎‏می گفتند: «بسم الله » تا می گفتم خانوادۀ شهید یا مجروحی است که التماس دعا یا تبرّکی‏‎ ‎‏دارد بلافاصله بلند می شدند و آن خواسته را انجام می دادند. ‏یک بار به امام عرض کردم، خجالت می کشم که این همه مزاحم می شوم. فرمود: «تو‏‎ ‎‏چرا خجالت بکشی من آماده ام برای این کارها. کار دیگری که از من برنمی آید.»‏‎

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 192.

راوی: عیسی جعفری.



تا گفتم خانوادۀ شهید است بلند شدند‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: