یادداشت

این جمله باعث می شود دوستان ما را گردن بزنند‏

سال 51 ـ 50 بود که امام دربارۀ جشنهای دو هزار و پانصد ساله اعلامیۀ مفصلی دادند و‏‎ ‎‏ما چهل هزار نسخه از آن اعلامیه را در نجف چاپ کردیم. بیست هزار نسخه به عربی‏‎ ‎‏چاپ شد و بیست هزار نسخه به فارسی. قرار شد اعلامیه جاسازی شود و از طریق‏‎ ‎‏سوریه به عربستان برود. نیمه شب، امام اعلامیه را خواستند. اعلامیه به ایشان داده شد‏‎ ‎‏امام جمله ای از آن را برداشتند. آن جمله این بود «رژیم سلطنتی منفورترین رژیمهاست،‏‎ ‎حتی در زمان پیغمبر (ص)، و هیچ نوع سازشی با حکومتهای اسلامی ندارد».‏ از امام سوال شد چرا این جمله را برداشتید؟ فرمودند: این جمله باعث می شود که‏‎ ‎‏دوستان ما را در آنجا گردن بزنند. بعد اعلامیه را جاسازی کردیم و در سطح وسیعی در‏‎ ‎‏مکه و مدینه و منی پخش شد. در آن سال هم حدود پنج شش هزار ساواکی برای‏‎ ‎‏رسیدگی به این کارها، به مکه و مدینه آمده بودند. بالاخره با کاوشهایی که کردند، من‏‎ ‎‏دستگیر شدم و به زندان رفتم. در بازجویی، اعلامیه را که آوردند، دیدم زیر جملاتی که‏‎ ‎‏بر ضد آمریکا و حکومتهای عربی و عربستان بود، خط قرمز کشیده اند. من یک مرتبه‏‎ ‎‏متوجه شدم که چه خوب شد امام آن عبارات را از اعلامیه برداشتند، و اگر آن عبارات را‏‎ ‎‏حذف نمی کردند حتماً ما را می کشتند. در دو سالی که در زندان به سر می بردم با توجه به‏‎ ‎‏خصوصیات امام انتظار این را نداشتم که امام برای بیرون آمدن من از زندان کاری بکنند.‏‎ ‎‏یادم است بعد از آزادی که رفتم خدمت آقا، گفتند: «خوب بگو ببینم یک سال می شود‏‎ ‎‏که از من هیچ خبری نداری.» من تا آمدم شروع به صحبت کنم دیدم رنگ آقا تغییر کرد و‏‎ ‎‏کمی اشک در چشمانشان جمع شد. من صحبت را قطع کردم، زیرا دیدم آقا خیلی‏‎ ‎‏ناراحتند. هرچه گفتند، من دیگر حرفم را ادامه ندادم. ایشان گفتند: «من هر شب در حرم‏‎ ‎‏به یاد شما بودم و دعا می کردم. من به جای پدر شما و به جای برادر شما هستم. هر کاری‏‎ ‎‏دارید، هر مساله ای دارید، به من بی پروا بگویید و واهمه ای نداشته باشید».‏‎

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 239.

راوی: محمد رضا ناصری.



این جمله باعث می شود دوستان ما را گردن بزنند‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: