اینجانب مدتی به بیماری سختی مبتلا شده بودم و پس از مشورت با چند تن از اطباء داخل قرار شد برای مداوا به خارج از کشور بروم. صبح روز قبل از عزیمت خدمت امام رسیدم. ایشان برای دیدار عمومی در حسینیه جماران آماده می شدند. در اتاق امام، حاج احمدآقا و آقای کفاش زاده نیز حضور داشتند. امام که به حال من واقف بودند دست مرا گرفته و در دست خود فشردند و سپس رو به آقای کفاش زاده کردند و گفتند: «ایشان دوست عزیز من است، سعی کنید از نظر درمان ایشان مشکلی پیش نیاید». و سپس دعایی در گوش من خواندند و از درب بالکن حسینیه به منظور دیدار با مردم خارج شدند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 246.
راوی: علی اکبر آشتیانی.