یادداشت

برای خودتان است یا من؟‏

امام با ظرافت خاصی با مسائل برخورد می کردند. مثلاً ایشان رسمشان این بود که روزی‏‎ ‎‏بیست دقیقه به بالکنی که در جلوی اتاق بود می رفتند و در آنجا قدم می زدند. روزهای‏‎ ‎‏اول با اینکه پلیس فرانسه در بیرون از خانه مواظب بود، من احساس خطر می کردم.‏‎ ‎‏بنابراین سعی می کردم طوری که امام مطلع نشوند، زیر بالکن توی حیاط قدم بزنم، اتفاقاً‏‎ ‎‏روزی ایشان سایۀ مرا از بالا دیدند. پس از آنکه قدم زدن روزانه شان تمام شد به داخل‏‎ ‎اتاق رفتند، مرا صدا زدند. ایشان مرا به اسم طاهره صدا می زدند ـ البته بگویم که من در‏‎ ‎‏خارج از کشور از اسم مستعار طاهره استفاده می کردم. آقا پرسیدند: «طاهره خانم شما‏‎ ‎‏هم روزها قدم می زنید؟» عرض کردم: خوب بله، من هم در همان موقع که شما قدم‏‎ ‎‏می زنید، قدم می زنم. سوال کردند: «برای خودتان است یا برای من؟» عرض کردم: برای‏‎ ‎‏چی این را می پرسید؟ فرمودند: «من راضی نیستم، شما به کارتان برسید». گفتم: خوب‏‎ ‎‏این هم جزو کار من است. گفتند: «نه من لزومی نمی بینم که شما خودتان را برای این‏‎ ‎‏احتمال ضعیف ـ آن هم از نظر خودتان ـ به زحمت بیندازید. پلیس هست کفایت می کند.‏‎ ‎‏خداوند هرچه بخواهد همان می شود».‏‎

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 248.

راوی: مرضیه حدیده چی (دباغ)



برای خودتان است یا من؟‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: