امام در فاطمیۀ دوم سه روز روضه داشتند من نزد ایشان می رفتم و از دیدن و نگاه کردن به امام بهره مند می شدم و ایشان هم تفقدی می کردند. در یکی از جلسات فاطمیه که مجلس روضه بود، آقای شیخ جعفر سبحانی هم که از شاگردان امام و خیلی به ایشان نزدیک بودند، حضور داشت. آقای سبحانی مرا در مدرسه فیضیه دید و گفت: آقای خمینی خیلی به شما احترام گذاشت. وقتی دیدم حاج آقا جلوی پای شما بلند شد خیلی تعجب کردم. شما کیستید و چه نسبتی با ایشان دارید؟ گفتم ایشان سوابقی با پدر ما دارند و لطف دارند. ما در شبهای نیمه ماه رمضان جشنی به عنوان تولد حضرت امام حسن مجتبی(ع) در خانه می گرفتیم که آقایان طلبه ها و علما را هم دعوت می کردم. با اینکه آن وقت من هنوز سطح (معالم یا لمعه) می خواندم، اما مقید بودم امام را در این جشن دعوت کنم و ایشان هم اظهار لطفی می کردند و می آمدند. با اینکه گاهی شب بود و منزل هم دور و در کوچه پس کوچه بود. البته آن موقع من متاهل نبودم ولی مادرم حیات داشتند و ایشان متکفّل امور ما بودند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 254.
راوی: حسن طاهری خرم آبادی.