یادداشت

خود را به خاطر من به خطر نیاندازید‏

بعد از بسته شدن فرودگاه، امام دو سه روز بود که مصاحبه و سخنرانی نداشتند یکی از‏‎ ‎‏همان روزها که من خدمت ایشان بودم عرض کردم فروردگاه بسته است و هنوز تکلیفش‏‎ ‎‏معلوم نیست آیا مصلحت نمی بینید که طی اعلامیه و یا مصاحبه ای نظر خود را اعلام‏‎ ‎‏بفرمایید. مطلب من تمام نشده بود که ایشان با تندی خاصی که با محبت توام بود‏‎ ‎‏فرمودند: «من به هر حال و در هر صورت به ایران خواهم رفت». من هم بلافاصله و‏‎ ‎‏تقریباً میان کلام ایشان گفتم که ما هم با شما خواهیم آمد. ایشان سکوتی کرده و گفتند:‏‎ ‎‏«ولی خطر دارد از این به بعد خطر بیشتر است». من گفتم ما در خدمتتان نبودیم که فقط‏‎ ‎‏در ایام عافیت و در پاریس باشیم. هر وقت که قرار باشد به ایران بروید و امر بفرمایید در‏‎ ‎‏خدمتتان خواهیم بود. مگر اینکه مقتضی ندانید و یا نخواهید که ما هم بیاییم. ایشان‏‎ ‎‏فرمودند: «به هر حال باید متوجه باشید و هم بدانید که این مسافرت با خطر توام است.‏‎ ‎‏اولاً بانوان به هیچ وجه نباید بیایند». پرسیدم: خبرنگاران چطور؟ فرمودند: «این با خود‏‎ ‎آنهاست. من باید بگویم این مسافرت خطر دارد و مسئول هستم که بانوان وابسته به‏‎ ‎‏خودمان را از این سفر منع کنم. فرنگی ها خود می دانند چه می خواهند بکنند. ثانیاً باید‏‎ ‎‏توجه داشته باشید که در این سفر یکی از این چند مورد ممکن است پیش بیاید. یا‏‎ ‎‏هواپیما را به محض ورود به آسمان ایران با تیراندازی و... منفجر کنند. و یا وقتی هواپیما‏‎ ‎‏در فروردگاه به زمین نشست آن را به گلوله ببندند. و یا اینکه وقتی از هواپیما پیاده شدیم.‏‎ ‎‏همه را به گلوله ببندند. و یا به شما کاری نداشته باشند و فقط مرا بکشند و یا توقیف‏‎ ‎‏کنند؛ یا در میان جمعیت ترور کنند. این خطرات همه اصولاً متوجه من هست و شما‏‎ ‎‏نباید خود را به خاطر من به مخاطره بیندازید. اما هر کس که فکر می کند باید با من بیاید،‏‎ ‎‏باید دربارۀ این مسائل از روی علم و اطلاع فکر کند». بعد فرمودند: «این مطلب را نباید‏‎ ‎‏در گوشی به چند نفر بگویید بلکه همین الآن از این اتاق که خارج شدید به همه به طور‏‎ ‎‏عمومی اعلام کنید تا همه بدانند».‏‎

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 257.

راوی: حسن حبیبی.



خود را به خاطر من به خطر نیاندازید‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: