در مدت اقامت امام در مدرسه رفاه صبحها آقایان می آمدند و بعد از ظهر خانم ها. آقایان که به خاطر ازدحام جمعیت بیهوش می شدند، برای ما مساله ای نبود چرا که مرد بودند و حمل و نقل و مداوایشان آسان بود، ولی بعد از ظهر که خواهرها می آمدند در روز اول بیش از 200 نفر، روز دوم بیش از 400 نفر و روز سوم 817 نفر از ملاقات کنندگان بیهوش شدند! وقتی که اینها بیهوش می شدند اورژانس تهران که در آنجا مستقر بود مجبور می شد داخل جمعیت شود و این خواهرها را روی برانکارد بگذارد و به سالن یا چادرهای پزشکی منتقل کند. ما از این موضوع ناراحت بودیم. من خدمت آیت الله منتظری رسیدم و از ایشان خواهش کردم اگر امام اجازه می دهند ما ملاقات خانم ها را قطع کنیم. بعد به اتفاق حضرت آیت الله منتظری خدمت امام رسیدیم. ایشان به امام گفتند: بچه ها چنین پیشنهادی می کنند. آقا فرمودند: «خیال می کنید اعلامیه های من و سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ همین خانم ها شاه را بیرون کردند. بگذارید آزاد باشند اینجا را بهتر کنترل کنید که کمتر لطمه به خانم ها بخورد».
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 268.
راوی: محسن رفیق دوست.