تا آنجا که یادم می آید در دور دوم انتخابات، ظاهراً یازده نفر از آقایانی که معتقد بودند زنان نبایستی در فعالیتهای سیاسی وارد شوند نامه ای را محرمانه به امام نوشتند. ـ که در بین آنها هم از آقایان روحانی بودند و هم افراد شخصی ـ و خصوصی نزد ایشان برده بودند و نوشته بودند که نباید خانم ها در انتخابات شرکت کنند و دلیلشان هم همان نظر امام در سال 42 بود که ایشان فرموده بودند حرام است. امام گویا جواب اینها را نداده بود. اما فتوکپی آن نامه را دست بعضی ها دیدیم و خود من هم یک نسخه از آن را داشتم که همۀ این افراد آن نامه را امضاء کرده بودند. یکی از همان آقایان عضو کمیسیون رسیدگی به سوالات بود که من هم عضو همان کمیسیون بودم. ایشان ناراحت بود از اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال داده اند در حالی که اینها نامه را به دست خود امام داده بودند. البته من در اینجا نمی خواهم بگویم که بعضی از این آقایان اگر نگوییم همۀ آنها، به آنچه که نوشته بودند معتقد نبودند. چون اگر معتقد بودند نباید ناراحت می شدند از اینکه امام این نامه را به بیرون انتقال داده و به دست مردم رسیده تا مردم از این مسائل آگاه شوند. من به آن آقا گفتم این موضوع از دو حال خارج نیست یا شما معتقدید که زن نباید در مجلس و فعالیتهای سیاسی وارد شود یا موافق هستید که اگر موافقید بگذارید نظر شما به اطلاع مردم برسد و تکلیفشان را بدانند. همان سال امام پیام دادند و فرمودند، بر خانم ها تکلیف است. نفرمودند، خانم ها می توانند، بلکه فرمودند: «بر خانم ها تکلیف است که در مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و صنعت فعالیت داشته باشند (نقل مضمون)» در اینجا صنعت برای من سوال بود که چرا امام در جریان انتخابات از مساله صنعت اسم بردند. بعد که یک مقدار مطالعه کردم فهمیدم در آن شرایط بعضی از آقایان و حتی گروهی از روشنفکرمآبهای ما معتقد بودند که در بعضی از رشته های تحصیلی خانم ها وارد نشوند و استدلالشان هم منطقی بود. می گفتند، بنابر وضع اقتصادی و نیازهای جامعه بعضی از رشته های تحصیلی را به جهت اینکه به درد خانم ها نمی خورد و یا اینکه از بُعد فیزیکی زنان توانایی ادامۀ تحصیل ندارند و همین طور از بُعد اقتصادی، پس مانع ورود زنان به این رشته ها شویم اگر چه استدلالشان به نظر قانع کننده می آمد. اما آنچه که امام می دید و آنها نمی دیدند بعد سیاسی قضیه بود.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 271.
راوی: عاتقه صدیقی(همسر شهید رجایی).