زمانی که امام عزم سفر از این دنیا کردند، خواستند علی نوه شان را به دیدارشان نبریم. جویای علت شدیم. متوجه شدم که ایشان از آنجا که از تمام تعلقات رها شده بودند و از آنجا که به علی خیلی علاقه داشتند و تنها همین یک تعلق برایشان مانده بود، از ما خواسته بودند که علی را پیششان نبریم. این ارتباط با خدا و بریدن از غیر او، از همان زمان جوانی در ایشان وجود داشت. عصارۀ تمام خصلتهای جوانی امام در زمان پیری در وجودشان جمع شده بود. پس از عمل جراحی و زمانی که هنوز به هوش نیامده بودند، ذکر الله اکبر بر زبانشان جاری بود.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 315.
راوی: فاطمه طباطبایی.