امام حتی در بیمارستان نیز عبادات خاص خود را ترک نگفتند و بلکه با شور و حال بیشتری به عبادت می پرداختند. یکی از نزدیکان حضرت امام نقل می کرد: زمانی به اذان صبح باقی بود که وارد اتاق امام در بیمارستان شدم. ایشان را در حالت عجیبی یافتم. امام آن قدر گریه کرده بودند که تمامی چهرۀ منورشان خیس شده بود و هنوز اشکهای مبارک، همچون باران جاری بود و چنان با خدای خود رازونیاز می کردند که من تحت تاثیر قرار گرفتم. وقتی متوجه من شدند، با حوله ای که بر شانه داشتند صورت مبارک را خشک کردند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 322.
راوی: علی اکبر آشتیانی.