بعد از رفتن شاه خبرنگاران آمدند و پافشاری کردند و می خواستند بدانند که نظر امام در رابطه با رفتن شاه چیست. خیلی تجمع کرده و شلوغ می کردند، اجازه می خواستند مصاحبه کنند و یا نوشته ای بگیرند. قرار شد امام نظرشان را بنویسند و برادرها ترجمه کنند. امام تشریف بردند نماز ظهر و عصر را که خواندند، برادرها دوباره آمدند و گفتند خبرنگاران خیلی اذیت می کنند به امام بگو متن را بنویسند تا به آنها بدهیم. خدمت امام عرض کردم، قلم و کاغذ را دستشان گرفتند و به محض اینکه تصمیم گرفتند که بنویسند، آن را کنار گذاشتند. فرمودند: «بروید بگویید که ساعت چهار بعد ازظهر آماده می شود.» من پیش خودم تعجب کردم که شما که می خواهید چهار خط بنویسید فرق نمی کند که حالا بنویسید یا ساعت چهار. آن لحظه مساله را نمی فهمیدم. ساعت چهار که فرا رسید امام فرمودند حالا بیایید کاغذ را ببرید.»
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 28.
راوی: مرضیه حدیده چی (دباغ).