یک روزی مشهدی حسین پیرمرد وارسته ای که مسوول خرید منزل امام در نجف و مورد علاقه و اعتماد ایشان بود، نقل می کرد که امام ربع دینار (پنجاه و پنج تومان آن روز) برای خرید به من دادند. وقتی از بازار برگشتم چیزهایی را که خریده بودم به اندرون برده و مراجعت نمودم. هنوز به در خانه نرسیده بودم که صدا زدند: «مشهدی حسین!» برگشتم. فرمودند: «چقدر شد؟» حساب کردم دویست و سی و پنج فلس بود که از ربع دینار که دویست و پنجاه فلس بود پانزده فلس باقی بود. امام فرمودند: «بقیه را بده.» ایشان تا این حد در مصرف دقت می کردند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 94.
راوی: حجت الاسلام رحیمیان.