آقای رفسنجانی و برادرم آیت الله یوسف صانعی و مرحوم آقای ربانی املشی و بنده درس امام می رفتیم. معمولاً بنده و آقای هاشمی و آقای ربانی با هم بودیم و با فاصلۀ یک متر، جلو امام می نشستیم و امام در تمامی مدت تدریس، دو زانو می نشستند. معمولاً آقایان مراجع و بزرگان در اعیاد و وفیات ائمه جلساتی داشتند، ولی امام هر چند درسشان در عرض درس آیت الله بروجردی از نظر کمیت و کیفیت بود بعد از درس به منزل می رفتند تا روز بعد. و در ایامی مثل عید «جلوس» نداشتند ما سه نفر مساله را با امام در میان گذاشتیم و سخنگوی ما آقای هاشمی بود. بعد از درس خدمت امام رسیدیم آقای هاشمی گفت آقا ما می خواهیم در عید آتیه خدمت شما باشیم و شاگردان و علاقه مندان به شما دوست دارند که خدمت شما برسند، امام شدیداً رد کردند و نپذیرفتند و هرچه ما اصرار کردیم قبول نکردند. بالاخره در وقت دیگر این پیشنهاد را ادامه دادیم و اصرار کردیم، امام فرمودند «کسی نیست که کارهای آن را انجام دهد». ما عرض کردیم خودمان برنامه آن را خدمت شما تنظیم می کنیم. در اولین روزهای عید آقای هاشمی و آقای ربانی و آقای اخوی و بنده بودیم که صبح زود به خانۀ امام می رفتیم و برنامه ها را تا ظهر انجام می دادیم.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 136.
راوی: آیت الله صانعی.