من دانشگاه که می رفتم، لباسم مشکی بود. چون با لباس مشکی می رفتم راحت تر بودم. یک روز که از دانشگاه آمدم، مستقیم آمدم منزل آقا. امام داشتند توی حیاط قدم می زدند، تا وارد شدم اخمی به من کردند و گفتند: «این چه وضعی است؟» گفتم چطور مگر؟ گفتند: «چقدر نامرتبی، چرا این رنگ را پوشیده ای؟» گفتم: آقا دانشگاه بوده ام. گفتند: «این ریاست. این کار تو ریاست.» گفتم: چرا؟ گفتند: «کفش کهنه پوشیده ای رفته ای دانشگاه، این ریاست».
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 164.
راوی: زهرا اشراقی.