آقا یک زحمتی هم برای یکی از نوه هایشان کشیدند. یکی از دخترهای من دوازده سال بچه دار نشد، وقتی که بچه دار شد ولی بچه او را ندید و من خیلی ناراحتم. به اندازه ای علاقه به این بچه داشتند که عکس این بچه را بالای سر جایی که می خوابیدند گذاشته بودند. یک روز فرستادم گفتم که یک عده مهمان هستند می خواهند عکس بچه را ببینند و آقا گفتند که من این عکس را امانت به تو می دهم این را ببرید نشان دهید و بعد برگردانید برای من. خودشان این عکس را در یک قابی که مقوایی است گذاشته بودند.
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد دو، صفحه 193.
راوی: صدیقه مصطفوی.