یادداشت

یک وقت دیدیم در باز شد‏

یک شب داشتیم حسینیه را به اتفاق چند تن از خواهران تمیز می کردیم، یک وقت‏‎ ‎‏دیدیم در باز شد و آقا به داخل آمدند. خواهران به جلو دویدند و ایشان چند سکه دو‏‎ ‎‏ریالی به آنها دادند. آنها نمی دانستند از خوشحالی چه کار کنند. 

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 199.

راوی: ندارد.



یک وقت دیدیم در باز شد‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: