وقتی امام در آستانه بازگشت به ایران بودند، مقارن غروب آفتاب دو خانم فرانسوی به در اقامتگاه امام آمدند و تقاضای ملاقات کردند. چون امکان ملاقات نبود؛ از آنها عذرخواهی کردم. شیشه کوچکی که در آن مقداری خاک بود و در آن مهر و موم بود در دستشان دیده می شد. گفتند اگر ملاقات ممکن نیست رسم ما این است وقتی به کسی علاقمند شدیم هنگام خداحافظی و جدایی بهترین هدیه را به او تقدیم می کنیم و این خاک وطن ماست که پیش ما عزیزترین هدیه است، به امام تقدیم کنید و برای هر یک از ما یک قطعه عکس با امضای ایشان بیاورید. وقتی جریان به محضر امام عرض شد با تبسمی شیرین شیشه را گرفتند و دو قطعه عکس را امضاء فرمودند، عکسها را که به آنها دادم بوسیدند و با تشکر رفتند.
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 204.
راوی: حجه الاسلام فردوسی پور.