یک روز ننه حوا – خدمتکار منزل امام – نزدیکیهای مغرب بود که مرا صدا زد و گفت: «حاج عیسی، خوشا به حالت، خبر خوشی برایت دارم» گفتم: «چه خبری؟» گفت: «امام یک کادو به من داده است که به تو بدهم.» و آن کادو را که با کاغذ بسته بندی شده بود به من داد. من که از اظهار لطف و مرحمت امام نسبت به خودم ذوق زده شده بودم آن را به خانه بردم و خواستم بدانم که امام چه چیزی به من مرحمت فرموده اند. وقتی در جعبه کادو را باز کردم دیدم که امام عبای تمیزی را به من هدیه فرموده اند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 219.
راوی: عیسی جعفری.